یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۰۳

بزرگترين ظلم زيست محيطي خوزستان در سال 1394 چه بود؟

بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي كه صنعت نيشكر در خوزستان داشته است

بزرگترين ظلم زيست محيطي خوزستان در سال 1394 چه بود؟

۲۹۱ بازديد

بزرگترين ظلم زيست محيطي خوزستان در سال 1394 چه بود؟

دكتر سيدحسين فاضلي

اينكه بزرگترين ظلم زيست محيطي خوزستان چه بوده است، بستگي به اين دارد كه شاخص سنجش ظلم، ميزان بي توجهي به شعور مردم جلگه خوزستان باشد، درصد ابتلا به بيماري سرطان باشد، تعداد بي خانمان شدن مردم در فجايع زيست محيطي باشد، درصد آسيب هاي مردم از باران هاي اسيدي، سمي و خاكستري باشد، يا هزاران ظلم زيست محيطي كه در روز روشن و در كمال خونسردي مخربان محيط زيست و در سايه شعارهاي متوليان حفاظت از محيط زيست در خوزستان رخ مي دهد.

ظلم هاي زيست محيطي هرچه كه باشد، نشان مي دهد كه جلگه خوزستان به عنوان جلگه اي بسيار مستعد جهت فسادهاي زيست محيطي است كه اختلاس هاي زيست محيطي آن به عنوان امري بديهي با زير پا گذاشتن قوانين مرتبط با محيط زيست در حال انجام است بدون اينكه همه مختلس هاي زيست محيطي در محاكم قضائي محاكمه شوند و حكمي قضائي براي آنها صادر شود. به عنوان نمونه، براي باران هاي اسيدي و سمي كه هزاران نفر را راهي بيمارستان نمود، چه كسي به عنوان مختلس زيست محيطي معرفي شد؟ كدام مختلس زيست محيطي محاكمه قضائي شد؟

مختلس هاي زيست محيطي منافع شخصي و سازماني را به عنوان مصالح مملكت معرفي مي نمايند در حالي كه مصالح مملكت، همان حفظ حيات و كيفيت زندگي مردم به هر قيمتي است و نه به عنوان نمونه توليد شكر و برق به هر قيمتي. توليدهايي كه به نوعي بزرگترين دشمن زيست محيطي جلگه خوزستان و حيات مردم آن بوده است زيرا كه به عنوان نمونه تزريق هر گرم نمك به جلگه خوزستان يعني يك قدم پيش به سوي مرگ جلگه. حال به عنوان مثال، طرح هاي غير كارشناسي وزارت نيرو و جهادكشاورزي از فاجعه اسفبار سد گتوند گرفته تا طرح هاي هشدار داده شده غير كارشناسي نيشكر هر كدام به ميزان غير قابل انكاري نمك را به جلگه خوزستان تزريق مي نمايند.

اگرچه چند وزارتخانه از گرفتن آب نوشيدن سالم از مردم خوزستان دريغ ننموده اند و هزينه هاي مالي قابل توجه اي به مردم خوزستان تحميل نموده اند، حال نيز از گرفتن هواي سالم از مردم خوزستان دريغ نمي نمايند.

ظاهراً تبعات رواني و اجتماعي بي خانمان شدن مردم به عنوان ارمغان وزارت نيرو فراموش شده است، ظاهراً پيامدهاي و آسيب هاي مخرب جسمي، رواني، اجتماعي و حتي امنيتي ريزگردها به عنوان هديه تلخ چند وزارتخانه به مردم خوزستان فراموش شده است، ظاهراً فلاكت هاي سالانه باران هاي اسيدي و سمي پاييزي به عنوان پيامدهاي توليد به هر قيمتي(حتي به قيمت نابودي حيات مردم خوزستان) فراموش شده است، و ديگر فراموشي ها كه ظاهراً نشان مي دهد كه هيچ ظلم محيط زيستي رخ نداده است و "همه چيز ارومه"  و مختلس و مفسدهاي زيست محيطي محاكمه قضائي نشده اند.

شعارهاي صرفاً شعار مسوولين حفاظت محيط زيست در قبال ريزگردها، حمايت مسوولين جهادكشاورزي از آنچه كشاورزي و حيات كشاورزي و كشاورزان خوزستان را به خطر انداخته است، عدم تقبل و حل تبعات و پيامدهاي رواني، اجتماعي و اقتصادي طرح هاي غيركارشناسي وزارت نيرو كه به مردم خوزستان تحميل شد و ديگر موارد همگي از نمونه بارز عكس العمل هايي كه مردم جلگه خوزستان در قبال كنترل يا از بين بردن ظلم هاي زيست محيطي ديده اند.

اگرچه بايد پذيرفت حفظ بالاترين سرمايه ملي كشور يعني مردم از همه چيز بالاتر است ولي شايد مختلس و مفسدهاي زيست محيطي به اميد تداوم منصب سازماني، درآمد شخصي يا سازماني بيشتر(مانند عضوء هئيت مديره بودن) و ديگر دلايل احتمالي چشم اغماض و بي توجهي بر مسير مشخص به مخاطره انداختن محيط زيست جلگه خوزستان و حيات مردم بسته اند و ترجيح مي دهند كه  از سبك "صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ" پيروي كنند تا "كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعيّته" زيرا كه ظاهراً زمينه به طور كامل براي فساد و اختلاس هاي زيست محيطي آنها مهيا شده است.

اگرچه انتظار مي رفت كه هشدارهاي مقام معظم رهبري در ارتباط با محيط زيست به طور جدي ملاك و شاخص قابل اجراء حمايتي شركت هاي مخرب محيط زيست قرار مي گرفت ولي ظاهراً منافع سازماني و  شخصي بر همه هشدراها ترجيح داده شده است اگرچه عدم بي توجهي به هشدارهاي داده شده، هر روز بيشتر از ديروز به صورت پيچيده تر و وسيع تر حيات زيست محيطي جلگه خوزستان و مردم آن را به خطر انداخته است.

آفرينش عمدي فسادها و اختلاس هاي زيست محيطي جلگه خوزستان اينقدر ظلمي پيچيده و گسترده هستند كه امكان سنجش كامل هيچكدام از تبعات چنين آفرينشي به راحتي و با شفافيت وجود ندارد.

اگرچه سنجش بزرگترين ظلم زيست محيطي شايد مهم نباشد ولي از آنچه به عنوان بزرگترين ظلم زيست محيطي مي توان ياد نمود اين است كه چنين ظلم هاي زيست محيطي بوده اند و ظاهراً يا شايد حتماً قرار است كه يك بار ديگر تكرار شوند، بدون اينكه شعور مردم خوزستان در نظر گرفته شود، بدون اينكه كسي محاكمه قضائي شود، بدون اينكه مقصر يا مقصر ها ضمن اعتراف به گناه خود از مردم خوزستان معذرت خواهي نمايند، بدون اينكه به مردم خوزستان به عنوان بخشي از بالاترين سرمايه ملي نگاه شود و بر اين مبنا برنامه ريزي شود و بدون اينكه تبعات رواني-اجتماعي و جسمي و اقتصادي آنها فسادهاي زيست محيطي حل شوند.

در نهايت آرامش اتفاق افتادن هر كدام از  ظلم هاي زيست محيطي، مسوولين زيست محيطي در زمان وقوع فاجعه زيست محيطي، چند صباحي نطق و شعار مي دهند و تا ظلم بعدي، خدا كريم است زيرا كه تجربه مكرر يافتن شعاري جديد و آماده سازي نطقي عوام پسند، آنها را سخنوران ماهري نموده است.

در آخر، هيچ وقت آخرين هشدارها و رهنمودهاي  صريح گذشته مقام معظم رهبري به مسوولين در ارتباط با حفاظت از محيط زيست يادمان نرود كه "آقايان صحبت زياد مي كنند" يا اينكه " حرفِ تنها كافي نيست، عمل لازم است و به جاي زياد گفتن بايد زياد عمل كرد ".

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد