یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۰۳

نيشكر، محيط زيست، خوزستان

بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي كه صنعت نيشكر در خوزستان داشته است

بي توجهي به شعور مردم خوزستان، اهانتي بالاتر از خيانت هاي سه گانه زيست محيطي خوزستان

۲۲۳ بازديد

بي توجهي به شعور مردم خوزستان، اهانتي بالاتر از خيانت هاي سه گانه زيست محيطي خوزستان

دكتر سيدحسين فاضلي

چند سالي است كه قطار نابودي سه گانه زيست محيطي خوزستان با سرعت و شتاب بالا به حركت در آمده است. قطاري كه با هدف به ظاهر ارتقاء اقتصادي كشور حركت خود را شروع نموده است. در اين چند ساله حركت قطار، ارمغان هايي مانند ريزگردها، باران هاي اسيدي، باران هاي خاكستري نيشكر، سم مرگبار شوري، هواي متعفن و ديگر ارمغان ها، نفع اصلي مردم هشت سال جنگ ديده و آواره خوزستان از پروژه هاي به ظاهر عمراني، صنعتي و كشاورزي ملي بوده است. اگرچه آورگي هاي زيست محيطي اين قطار به صورت نابودي تالاب هاي شادگان و هورالعظيم، جان گرفتن رودخانه هاي جلگه خوزستان، نابودي خاك جلگه خوزستان و ديگر شكل ها ظاهر شده است. حال اين نكته مطرح مي شود كه عليرغم اينكه انتظار مي رفت تجليل صريح در زمان جنگ بنيان گذار انقلاب اسلامي از مردم خوزستان(خوزستان دين خودش را به اسلام ادا كرد. خوزستان براي اسلام و براي ارزشهاي انساني و براي شرافت خود و كشور خود كوشش كرد) با پايان جنگ آويزه گوش شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان باشد اما با پايان جنگ و هم راستاء با تبعات زيست محيطي جنگ، اين شركت ها محيط زيست خوزستان را به سمت نابودي بردند. به عنوان نمونه استاندار خوزستان در اسفند سال 1394 اعلام مي دارد كه "با وجود 8 سال عقب افتادگي استان در زمان دفاع مقدس، كشور تصميم به توسعه ملي گرفت و 5 كشت و صنعت نيشكر را در استان راه‌اندازي كرد كه اين مراكز با اشتغالزايي براي چندين هزار نفر كل محيط زيست را نابود كردند و اين يعني 16 سال عقب ماندگي از پيشرفت و توسعه كشور." اگرچه معاونت استانداري در تعيين موضع اعلام مي دارد كه " اجازه نخواهيم داد مردم شهر اهواز قرباني صنعت نيشكر شوند". يا اينكه عليرغم اينكه انتظار مي رفت بيان صريح مقام معظم رهبري در سفر دو دهه پيش به جلگه خوزستان(همه ملت ايران وامدار مجموعه انساني اهواز است) آويزه گوش شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان مي بود، ولي آنچه امروزه شاهد آن در جلگه خوزستان هستيم، بازپرداخت وام شركت هاي مخرب محيط زيست به مردم جلگه خوزستان به صورت باران هاي خاكستر، باران هاي اسيدي، بي خانمان نمودن مردم، نابودي زندگي كشاورزاني كه به غير از كشاورزي شغلي ديگري ندارند، و ديگر انواع بازپرداخت ها است كه از "شرمندگي مردم جلگه خوزستان" به نحو احسن در آمدند. بررسي نگرش هاي شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان نشان مي دهد كه فرهنگ اشتباه پذيري نتوانسته است جايگاه و نقش خود را پيدا نمايد. به عنوان نمونه، بررسي هاي معضل زيست محيطي استان خوزستان نشان مي دهد كه امروزه شوري بزرگترين دشمن محيط زيست خوزستان است و شركت هاي كشت و صنعت نيشكر و آب و نيروي ايران هر كدام زمينه را براي ايجاد شوري در اين جلگه و نابودي آن ايجاد نموده اند. حال اينكه هيچ كدام حاضر به پذيرش اشتباه خود نيستند و تقصير را به گردن همديگر مي اندازند و هر كدام به دنبال "بحث انحرافي" براي نشان دادن صيانت فعاليت هاي آن شركت ها هستند. عليرغم عدم استفاده از "فرهنگ اشتباه پذيري" و اصرر بر استفاده از اهرم "بحث انحرافي" به عنوان اهرم هاي موفق، شركت هاي مخرب محيط زيست بر فوايد و مزاياي فعاليت هاي آن شركت ها و يا حتي فقط با در نظر گرفتن و مطرح نمودن جنبه مثبت يك فعاليت مخرب محيط زيست بدون در نظر گرفتن و مطرح نمودن جنبه منفي آن فعاليت مانور داده و مي دهند. به عنوان يك نمونه پيش پا افتاده، كه نشاني بارز از "خنديدن به شعور مردم خوزستان" و يا شايد "توهين به شعور مردم خوزستان" است را مي توان در تبليغ بيلبورد شركت توسعه نيشكر كه توجه هر عابري را در مسير اصلي يكي از بلوارهاي اصلي اهواز به خود جلب مي كند اشاره نمود. در اين تبليغ شركت توسعه نيشكر در تبليغ ادعا نموده كه زهاب نيشكر مايه اي براي نجات و احياي تالاب شادگان است. آري اين نمونه بارزي از خنديدن و توهين به شعور مردم جلگه خوزستان است زيرا برخلاف و متضاد با اظهارات مسوولين و دانشمندان، شركت نيشكر سعي دارد كه توهم خود را تبليغ نمايد. زيرا كه به عنوان نمونه، استاندار خوزستان اظهار مي دارد " امروز تالاب شادگان به دليل ورود پساب‌هاي نيشكر دچار مرگ تدريجي شده است"، مدير كل سابق اداره شيلات خوزستان نيز اعلام مي دارد" پساب هاي شور طرح توسعه نيشكر نيز اكوسيستم تالاب شادگان را تغيير داده و امكان تغذيه و رشد ماهيان را با اختلال روبه رو كرده است"، معاونت محيط انساني اداره كل حفاظت محيط زيست خوزستان همچنين بيان مي نمايد كه " تخليه پساب هاي نيشكر نيز صدمات جبران ناپذيري به اكوسيستم اين تالاب وارد كرده است"، نماينده شادگان در مجلس شوراي اسلامي نيز تصريح مي نمايد كه "سوق دادن زهاب هاي نيشكر به تالاب، اغلب ماهي هاي بومي اين تالاب رو به نابودي رفتند"، منتخب مردم شادگان در مجلس دهم شوراي اسلامي نيز تشرح مي نمايد كه "روانه شدن اين پساب‌ها مرگ تدريجي است كه به‌زودي باعث نابودي نخلستان‌ها و تالاب بين‌المللي شادگان مي‌شود"، مشاور استاندار خوزستان در امور حفاظت محيط زيست نيز هشدار مي دهد كه " اين طرح به هور شادگان و آبزيان اين منطقه ضربه وارد خواهد كرد" و فرماندار شادگان نيز اظهار مي دارد كه "زهاب طرح‌هاي شركت‌هاي نيشكر از جمله فارابي نيز به اين تالاب وارد مي‌شود كه بي‌شك مشكلات زيست محيطي ايجاد خواهد كرد". يا در نمونه ديگر، مسوولين شركت نيشكر از طريق رسانه ها(رابط بين مسوولين شركت نيشكر و مردم خوزستان) خود را مبري از آلودگي هاي مطرح شده رودخانه كارون مي دانند و گناه آلودگي ها را به غير از خود مي دانند. حال نگاهي به اظهارات متوليان مقوله آب در كشور، حقيقت علمي و بر اساس آمار رسمي دولتي را به ما مي گويد و آنها اعتقاد دارند كه شركت نيشكر برخلاف توهم تحويل داده شده به مردم، در كاهش كيفي آب رودخانه كارون از طرق مختلف تاثير گذار هستند. به عنوان نمونه، بالاترين شخص متولي در حيطه آب(وزير نيرو) اظهار مي دارد كه " زهاب هاي صنايع نيشكر نيز يكي از عوامل مهم در شوري آب كارون هستند" و در اسفند 1394 وزير نيرو ورود «زهاب» كشت و صنعت هاي نيشكر به كارون را از جمله عوامل اصلي آلايندگي اين رودخانه برشمرد. معاونت مطالعات پايه سازمان آب و برق خوزستان(سازمان متولي رودخانه كارون در خوزستان) نيز اعلام مي نمايد كه " زهاب كشت نيشكر و كشاورزي 42.5درصد در كاهش كيفيت آب كارون تاثير گذار هستند" و نيز مدير آب منطقه مركز سازمان آب و برق خوزستان بيان مي نمايد كه "برداشت بي رويه آب توسط كشت و صنعت هاي تابعه شركت توسعه نيشكر و صنايع جانبي كه از مهر سال 90 به صورت غير مجاز صورت مي گيرد باعث افزايش ميزان شوري آب كارون شده و ورود زه آب ها اين ميزان را افزايش داده است". اگرچه اين توهم از ديد نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز پنهان نماند. به عنوان نمونه، نماينده مردم شادگان در مجلس شوراي اسلامي اعلام مي نمايد كه "شوري زهاب توسعه نيشكر در رودخانه كارون، شوري آب كارون را به ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر افزايش داده است" يا اينكه نماينده مردم خرمشهر و جزيره مينو در مجلس شوراي اسلامي اظهار مي دارد كه "شوري آب از سمت اهواز و جنوب منطقه خوزستان به دليل سرريز شدن پسماندهاي مزارع نيشكر اطراف رودخانه كارون است. ... پسماندهاي مزارع نيشكر، آب كشاورزي بهمن شير، آبادان و خرمشهر را نيز آلوده كرده تاحدي كه مي‌توان گفت كشاورزي در اين شهرها را ويران كرده است". ديگر توهمات اعلام شده از اطرف شركت نيشكر، مقولاتي قابل توجه هستند زيرا كه جهت مخالف و تضاد ادعاهاي شركت نيشكر در مقابل اظهارات متوليان حكومتي و دانشمندان بيان گر حقايق نهفته از تخريب هاي زيست محيطي به ظاهر اقتصادي است. ولي هرچه كه باشد دانستن اين نكته مهم است كه شركت نيشكر با توجه به اجراي طرح هاي غيركارشناسي و حتي وجود فلسفه اشتباه طرح هاي مذكور، حيات كشاورزان و كشاورزي، سلامت زيست محيطي رودخانه كارون و به تبع به مخاطره انداختن كيفيت زندگي مردم جلگه خوزستان، تالاب هاي سلامت آور جلگه خوزستان و به تبع ضررهاي اقتصادي، جاني و زيست محيطي، و ديگر موارد را به مخاطره مي اندازد در حالي كه شعارهاي نشات گرفته از مقاصد سودجويانه خود را تبليغ و تحويل "خلق الله" مي دهد. و حتي فعاليت هاي عام المنفعه زيست محيطي از جمله اقدام هاي رسانه اي به قصد حفاظت از محيط زيست را نشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي مي داند و حتي اقدام به شكايت قضائي عليه فعاليت هاي انسان دوستانه و قانوني عام المنفعه مي نمايد(اگرچه شكايت هاي قضائي آنها به در بسته خورد و چيزي عايد شركت نيشكر نشد). در نمونه ديگر، آنچه كه نياز است تا مسوولين شركت نيشكر در نگرش خود آن را اعمال نمايد اين است كه اگرچه اشتغال زائي مهم است ولي آنچه مهمتر است عدم به مخاطره انداختن زندگي مردم جلگه خوزستان است. در اين نمونه، معاونت استانداري خوزستان اظهار مي دارد كه " در اين پرونده اشتغال 15 هزار نفر در نيشكر به سلامت 1.5 ميليون مردم اهواز ترجيح داده شده است". توجه به ديگر اظهارات متوليان حكومتي بي لطف نيست. به عنوان مثال، استاندار خوزستان اظهار مي دارد كه " سهم مردم اين استان از پنج شركت پتروشيمي و شركت‌هاي توسعه نيشكر ‌‌آلودگي‌هاي زيست‌محيطي است" يا اينكه رييس سازمان مديريت و برنامه ريزي خوزستان اعلام مي دارد كه" صنايع نفت، پتروشيمي، نيشكر و ساير صنايع بزرگ براي استان هيچ سودي جز آلايندگي ندارند". در آخر جلگه خوزستان در آستانه نابودي مخرب هايي مانند شركت توسعه نيشكر است كه با توهمات خود به مردم جلگه خوزستان مي خندند و حيات آنها را به مخاطره مي اندازند، دريغ از نقشي كه سازمان حفاظت محيط زيست خوزستان بايد بازي نمايد. اميد بر آن است تا دموكراسي تصميم گيري و سياست گذاري پژوهشي براي مديريت زيست محيطي جلگه خوزستان با قدرت بيش از پيش اعمال گردد.

تبعات طرح هاي نيشكر در خوزستان از منظر قانون گذاران

۳۳۵ بازديد

تبعات طرح هاي نيشكر  در خوزستان از منظر قانون گذاران

دكتر سيدحسين فاضلي

اهميت و جايگاه مجلس شوراي اسلامي بر كسي پوشيده نيست به طوري كه حضرت امام خميني (رحمه الله عليه) نه تنها مجلس را خانه واقعي ملت و تجلي اراده ملي، بلكه تعرض به آن را قبيح، بر خلاف مصلحت كشور و خلاف موازين ديني مي دانند و مي فرمايند: "تنها مجلس از همه مقاماتي كه در يك كشور هست بالاتر است."

از ديدگاه مقام معظم رهبري نيز مجلس شوراي اسلامي به عنوان يك ركن اساسي و مهم براي اداره امور كشور و آينه اي است كه منعكس كننده توانايي ها، خواسته ها، موضع گيري ها، اقتدار و پايبندي به آرمان هاي يك ملت مي باشد و مي فرمايند: "مجلس شوراي اسلامي، يك مركز اساسي و تعيين كننده براي انقلاب است، همه سر رشته هاي امور، به مجلس شوراي اسلامي بر مي گردد."

هم صحبتي و هم انديشي با قانون گذاران نشان مي دهد كه هم راستا و هم جهت با دانشمندان بومي، قانون گذاران از منتقدان طرح هاي نيشكر در خوزستان بوده اند و بر اين اعتقاد هستند كه طرح هاي نيشكر در خوزستان عليرغم اينكه مقرون به صرفه اقتصادي نبوده اند، تبعات و پيامدهاي زيست محيطي آن هيچ توجيهي ندارد و حيات جلگه خوزستان را به خطر مي اندازد.

به عنوان نمونه، عضو كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي، عبدالله سامري، اعتقاد دارد كه طرح هاي نيشكر در خوزستان به هيچ عنوان صرفه اقتصادي ندارد و حتي نمي تواند آينده روشن و قابل قبولي را داشته باشد و براساس علل و اهداف مبهم بنا نهاده شده است كه نياز است تا علل اصلي ايجاد و بنا نهادن طرح هاي نيشكر مشخص شود زيرا كه با ادامه كار طرح هاي نيشكر بايد منتظر فاجعه زيست محيطي در خوزستان بود.

وي بر اين عقيده است كه بايد الگوي جايگزيني كشت براي نيشكر عملي شود زيرا كه طرح هاي نيشكر پتانسيل هاي منطقه مانند آب را به قيمت اهداف غير اقتصادي و عليرغم تبعات و پيامدهاي زيست محيطي به خطر مي اندازد.

در نمونه ديگر، عباس پاپي‌زاده، عضو ديگر كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي اعتقاد دارد كه با توجه به تكنولوژي موجود در طرح هاي نيشكر در خوزستان، طرح هاي نيشكر به سمت توسعه پايدار حركت نمي كنند و طرح هاي نيشكر به سمت توسعه نيشكر مسير اختيار نموده اند. اگرچه توسعه پايدار ضرورتي براي كشور است ولي متاسفانه توسعه نيشكر در راستاي توسعه پايدار نيست.

پاپي زاده به عنوان نماينده مجلس شوراي اسلامي در شوراي عالي محيط زيست كشور بر اين اعتقاد است كه در حال حاضر وضعيت طرح هاي نيشكر توجيه زيست محيطي ندارد و مقرون به صرفه اقتصادي نيست.

در نمونه بعدي، حبيب آقاجري، عضو كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي بر اين عقيده است اگرچه فلسفه طرح هاي نيشكر در خوزستان به خودي خود بد نيست ولي در حال حاضر طرح هاي نيشكر، طرح هايي غير كارشناسي هستند كه محيط زيست را به مخاطره انداخته و خود به خود به كشاورزي خسارت وارد كرده است.

سيد‌حسين دهدشتي ديگر عضو كميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي، اعتقاد دارد جهت توسعه پايدار، در طرح هاي نيشكر در خوزستان به مسائل زيست محيطي بايد توجه خاص مي شد تا جلوي اين همه خسارات زيست محيطي گرفته شود و نياز است تا بازنگري لازم در طرح هاي نيشكر انجام گيرد.

سيدراضي نوري، ديگر عضو كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي، بررسي طرح هاي نيشكر را از زواياي مختلف علمي خواستار است و بر اين اعتقاد است هرچه كه دانشمندان بر آن مهر تاييد مي نهند، قانون گذاران مهر تاييد مي نهند.

در راستا نظر اين عضو كميسيون كشاورزي بايد بيان نمود كه اگرچه حقايق ابعاد پيچيده و گسترده تبعات، پيامدها و چالش هاي طرح نيشكر توسط دانشمندان بومي(و صاحب نظر كشور) در مخالفت با اين طرح اعلام شده بود ولي متاسفانه در كمال ناباوري و بي توجهي به جايگاه حقيقي دانش و دانشمندان بومي، طرح هاي نيشكر به عنوان عاملي قدرتمند براي تخريب محيط زيست خوزستان به مسير خود ادامه داد و محيط زيست خوزستان و كيفيت زندگي مردم خوزستان را هر روز بيش از ديروز به سمت نابودي مي كشاند.

هم راستا با هشدارهاي دانشمندان بومي و نظر قانون گذاران، حقيقت اينكه "طرح توسعه نيشكر" به عنوان طرح رها شده است، توسط استاندار خوزستان در نخستين همايش طرح 550 هزار هكتاري بيان شد و تجارب تلخ زيست محيط نيشكر نيز قبل از آن توسط معاونت عمراني استانداري خوزستان اعلام شده بود.

در آخر، هيچ وقت نبايد فراموش نمود كه آنچه به عنوان مصلحت و منافع ملي مهم است تلاش براي حفاظت از مردم خوزستان به عنوان بخشي از بالاترين سرمايه ملي كشور و نه توليد شكر است. حقيقتي كه با وجود بي توجهي مجريان و حاميان طرح هاي نيشكر، محيط زيست و زندگي مردم خوزستان را به خطر مي اندازد و اين حقيقت در كمال آرامش تخريب هاي زيست محيطي طرح هاي نيشكر و عليرغم هشدارها و مخالفت هاي دانشمندان بومي و قانون گذاران رخ مي دهد.

به راستي چرا جايگاه دانشمندان بومي و قانون گذاران در حفاظت از محيط زيست و جلوگيري از به مخاطره انداختن زندگي مردم خوزستان اينگونه است؟ و علت عدم درك زبان يا پيروي از دانشمندان بومي و قانون گذاران از طرف مجريان و حاميان طرح هاي نيشكر چيست و مي تواند چه عواقب و پيامدهايي منفي در تضمين سلامت مردم خوزستان داشته باشد؟ و سوالات متعدد ديگر كه هر كدام شامل ابهامات پيچيده و گسترده اي مي شود كه سلامت مردم خوزستان به عنوان بخشي از بالاترين سرمايه ملي را به مخاطره مي اندازد و اين همان نتيجه اي است به طور يقين و بدون شك با مصالح ملي مغاير است.

 اگرچه هيچ وقت نبايد فراموش نمود كه به طور يقين ملاحظات انساني و سلامت مردم از ملاحضات اقتصادي بالاتر است.

تبعات زيست محيطي نيشكر در خوزستان

۳۵۴ بازديد

تبعات زيست محيطي نيشكر در خوزستان

دكتر حديده معبودي

( دكتر حديده معبودي متخصص محيط زيست و عضو هيآت علمي دانشگاه آزاد اسلامي مي باشد)

با توجه به اينكه هر زمان بخواهيم از مضرات و معايب كشت و صنعت هاي نيشكر بنويسيم، ذي نفعان و صاحبان كشت و صنعت ها ادعاي صرف در خصوص مزايا و اشتغال آن را مي نمايند، اما در اين مجال از منظري ديگر به بررسي تأثيرات اين كشت و صنعت ها مي پردازيم.

 از نظر فيزيولوژي زيستي گياه نيشكر گياهي نيمه حساس به شوري است، لذا در كشت و صنعت هاي جنوب اهواز  وجود شوري بالاي خاك اين مناطق باعث كاهش رشد و افزايش هزينه هاي رشد گياه در جهت دور كردن عوامل شوري خاك شده است.

بررسي هاي زيست محيطي اين گياه نشان داده است براي كاهش شوري تا حد آستانه تحمل اين گياه (يعني حدي كه بالاي آن مقدار شوري سبب نتيجه منفي در رشد و توليد مي شود كه برابر 7/1 دسي زيمنس بر متر) از مقدار بالايي از آب رودخانه كارون در حدود 5/2 برابر ساير كشت ها (مانند گندم و ذرت) با توجه به تعداد راند هاي آبياري استفاده مي گردد و اين خود با وجود مشكل كم آبي در منطقه و حتي كشور يك معضل بزرگ براي كاهش توليد به علت كم شدن سهم آب آبياري براي محصولاتي استراتژيك مانند گندم و حتي برنج در مقايسه با شكر مي باشد.

در كنار مصرف بالاي آب آبياري اين گياه، مقدار املاح طبيعي رودخانه كارون كه بين 4-2 ds/m مي باشد و نيز شرايط اكولوژيك و ميكروكليماتولوژي خاك كه شوري بين 4-3 ds/mپس از بهترين شرايط زهكشي در اطراف ريشه گياه آشكار مي كند، حتي در صورت سلامت تمام لترالها و كانالهاي زهكشي و آبياري با حداكثر بهره وري از روش آبياري و انجام زهكشي باز هم نمي توان به شرايط مطلوب خاك (كاهش شوري) دست يافت و همواره اين شرايط باعث كاهش محصول در كشت و صنعت ها مي شود

در اين موضوع علت علمي و منطقي وجود دارد كه تمام سيستم هاي آبياري و زهكشي داراي يك كارايي و بهره وري معقول مي باشند، از جهت ديگر پس از توليد محصول با وجود افت توليد به علت بالا رفتن شوري از حد آستانه تحمل گياه، معضل بعدي از نظر فيزيولوژي ورود مقادير زيادي املاح به درون بافت پارانشيمي و آوندي گياه است كه اين املاح و شوري استحصال شكر را با هزينه بالا و هدر رفت توليد همراه مينمايد. چرا كه بدنبال آن عصاره استحصالي از نيشكر داراي درصد بالايي از املاح (عدد بريكس) شده و جدا سازي ساكارز از اين شربت پر هزينه است و مثال ملموس آن مثل جدا نمودن شكر از يك ليوان شربت كه داراي يك قاشق نمك مي باشد.

 از طرف ديگر آب زهكش (كه حجم كمي هم ندارد!) بعلت دارا بودن ميزان بالاي املاح و شوري (20-12 ds/m ) براي هيچ گياه و توليدات زراعي ديگر مناسب نيست و اين آب شور موجودات محدودي توانايي رشد را در آن دارند.

 لذا كشت نيشكر در استان خوزستان با توجه به خصوصيات خاك منطقه سبب مصرف بالاي آب شده و هزينه توليد را بالا مي برد. و با كشت گياهي كه تحمل بالاتري به شوري دارد مي توان حجم كمتري آب مصرف نمود و هزينه كمتري براي توليد صرف نمود در ضمن وجود صنايع جانبي كه از اظهارات ديگر در كشت نيشكر است مي تواند در كشت هاي ديگر چون ذرت وكلزا وجود داشته باشد.

پيامدهاي زيست محيطي زيانبار و لزوم تغيير در الگوي كشت نيشكر

۳۳۶ بازديد

پيامدهاي زيست محيطي زيانبار و لزوم تغيير در الگوي كشت نيشكر

 

دكتر جاسم مرمضي

 

(دكتر جاسم غفله مرمضي، عضو هيئت علمي وزارت جهاد كشاورزي و رئيس پژوهشكده آبزي پروري جنوب كشور مي باشد كه از او به عنوان متخصص و صاحبنظر معتمد در امور زيست محيطي استان خوزستان ياد مي شود.)

 

شكي نيست كه كشور به شكر نياز دارد و براي مصارف گوناگون آن در كشور مي بايست آن را تهيه نمود. ولي آيا نمي شد اين مقدار شكري كه از طريق طرح نيشكر شمال و جنوب اهواز تهيه مي شود، از طريق كشت جايگزين كم هزينه تر و با تبعات زيست محيطي كمتر نظير چغندر قند، تامين نمود؟ ‍‍و اگر به هر دليل جواب منفي است، آيا نمي شد همانند محصولات استراتژيك وارداتي با اهميت تر ديگر نظير گندم، ذرت و ... از طريق واردات تامين نمود؟ اين سؤالات بدين جهت مطرح مي شوند كه امروز كاملاً روش گرديده كه اجراي طرح نيشكر در اهواز هزينه هاي سنگين زيست محيطي و اقتصادي بر مردم استان به صورت خاص و بر كشور به صورت عام تحميل مي نمايد كه ابعاد آنها بسيار گسترده و در حد فاجعه به حساب مي آيند.

 

بعضي از اين تبعات به شرح زيرند :

1- مصرف آب شيرين فراوان در مقايسه با كشت هاي استراتژيك فصلي:  اين طرح سالانه بيش از 2 ميليارد متر مكعب مصرف مي نمايدكه خود مصرف اين مقدار آب از پايين دست كارون داراي پيامدهاي زير است :

  • عدم باقي ماندن آب در پايين دست حوضه ي كارون براي مصارف ديگر محصولات كشاورزي و صنعتي مهم.
  • نامناسب كردن آب باقي مانده جهت مصارف شرب و كشاورزي براي شهر هاي خرمشهر و آبادان و نيز براي محصولات مهمي همچون نخيلات.
  • شور كردن آب پايين دست و نامناسب كردن آب براي آبزيان مهاجر رودخانه هاي مهم نظير صبور. اين پديده بدون شك نابودي ذخاير اين گونه آبزيان با ارزش را تشديد نموده است(توضيح).
  • با شور شدن آب ورودي به دريا و بالا رفتن نسبت فاضلاب و پساب در آن، تعادل اكواژريك منطقه ي حساس مصبي و خوريات مجاور آن را به هم زده و ذخاير آبزيان دريا را در معرض خطر نابودي قرار داده است. وارد شدن خسارت به ذخاير آبزيان مهاجر رودخانه اي و دريا به دلايل فوق اقتصاد خيل عظيم جامعة صيادي استان را مختل خواهد نمود.

 

2-توليد پساب زياد: متاسفانه بخش مهمي از آب شيرين مصرف شده توسط نيشكر به پساب تبديل شده كه اينك به يك معضل زيست محيطي جدي در جنوب استان تبديل شده است. اين پساب شور و حامل انواع املاح و سموم به هر اكوسيستمي هدايت شود توازن آن را بهم زده و آن را در معرض خطر قرار خواهد داد.

در صورت هدايت به تالاب آن را نابود خواهد كرد در حال حاظر بخشي از آن به تالاب شادگان هدايت مي شود كه متاسفانه توازن اكولو‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژيك آن را بهم زده و ماهيت آن را به كلي تغيير داده است اين امر موجب گرديد كه توان توليد آبزيان در اين تالاب مهم  به شدت كاهش يافته  و آبزيان مهاجم ديگري نظير تيلاپيا زيلي در آن غالب شود. در حاليكه بر اساس تحقيقات صورت گرفته بيش از 15 هزار تن ماهي مرغوب توليد مي كرده كه هزاران صياد محلي از اين طريق ارتزاق مي كردند. ضمن آن كه پوشش گياهي و جمعيت پلانكتوني آن به كلي در حال تغيير مي باشد.

هدايت آن به كارون علاوه بر تشديد فجايع زيست محيطي تشريح شده موجب مشكلات زيادي براي آب شرب مردم شهرهاي پايين دست و فعاليتهاي اقتصادي و كشاورزي منطقه مخصوصا نخيلات مي شود.

 

ملاحظه مي شود پساب اين طرح عظيم با اين حجم و با اين آثار مخرب سرنوشت نامعلومي دارد كه بالآخره به كجا بايد تخليه شود؟ ظاهرا فقط يك راه حل براي حل اين مشكل متصور باشد و آن اينكه بعد از پالايش و نمك زدايي، جهت جبران حق آبه تالاب هاي شادگان و هور العظيم به اين دو تالاب هدايت شود كه بالطبع اين امر مستلزم هزينة گزاف جهت مطالعه و ايجاد سامانه هاي مناسب پالايش است كه با توجه به وضعيت اعتبارات دولتي قاعدتاً اين امر مي بايست از محل اعتبارات و در آمدهاي خود طرح نيشكر تامين شود كه اين امر به دليل وضعيت اقتصادي خود طرح تحقق آن بسيار دور از ذهن خواهد بود.

3-توليد مقدار معتنابهي دود و خاكستر احتمالا توام با سم و نيز انتشار بوهاي نامطبوع ناشي از واحدهاي صنعتي نظير الكل و غيره كه سلامتي مردم شهرهاي مجاور به ويژه كلان شهر اهواز را در معرض خطر جدي قرار داده است و واقعا مردم ساكن اين شهرها از اين وضعيت به ستوه آمده اند.

 

استان خوزستان و مردم شريف و نجيب آن از دهه هاي اخير در چنبره تبعات زيست محيطي طرح هاي ملي بزرگ گرفتار آمده اند. ريزگرد، دود و بوي نامطبوع ، از بين رفتن تالابها، از بين رفتن ذخاير آبزيان رودخانه، تالاب و دريا تشديد آلودگي در سواحل و دريا، تبديل رودخانه هاي بزرگ استان به فاضلاب و پساب و ... . اگر چه اين فجايع زيست محيطي در نتيجه اجراي طرح هاي ملي عظيم نظير سد سازي، نفت پتروشيمي، نيشكر و.... به وقوع پيوسته اند، اما نهايتا عمده آنها ريشه در يك موضوع مهم دارند و آن  كاهش شديد"آب هاي داخلي استان" است.

 

كنترل آب توسط سدها، جابجايي بين حوضه اي آن،  و يا مصرف كردن نامناسب  آن در طرح هايي مثل نيشكر باعث گرديد هم رودخانه ها شور شده و به فاضلاب تبديل شوند، هم تالاب ها خشك و يا در معرض نابودي قرار گيرند و هم پساب سرگردان فراوان توليد شود و مشكلات و پيامدهاي منفي ديگر . بدون شك يكي از مسببان و عاملان اين فجايع بزرگ طرح نيشكر جنوب و شمال اهواز مي باشد.

 

از جمله تحولات ناگوار زيست محيطي بسيار مهم كه در سالهاي اخير در استان به وقوع پيوست تخريب عمده تالاب ها و نابودي كامل بعضي از آنهاست. اين اتفاقات تلخ عمدتاً به دليل كاهش آب ورودي و يا اصطلاحاً حق آبة تالاب ها و قطع كامل آن درپي اجراي پروژه هاي وسيع سدسازي و كنترل سيلاب ها، جابه جايي بين حوزه اي آب و البته پديده خشكسالي به وقوع پيوسته است. متاسفانه بعضي از تالاب ها نظير تالاب هاي ميانگران و آهودشت و نيز تالابهاي فصلي شرق استان به دليل اين اتفاقات به كلي خشك شده و بعضي ديگر مانند تالاب هاي مهم و بين المللي شادگان و هور العظيم مراحل احتضار خود را سپري مي كنند. بعضي از قابليت ها و ظرفيت هاي اين سامانه هاي زيست محيطي فوق العاده مهم به قرار زير است:

- در نقش يك فيلتر طبيعي عظيم مانع از بروز ريزگرد شده و با رهاسازي رطوبت مورد نياز در هوا، حرارت طاقت فرساي دشت خوزستان را تعديل نموده و آن را قابل تحمل مي سازد .

- در طي قرون و اعصار حيات خود سالانه دهها هزار تن ماهي با كيفيت بدون صرف هيچ گونه هزينه اي مجاناً در اختيار مردم قرار    مي دهند.

- از انواع پوشش گياهي آنها دهها هزار راس دام را سخاوتمندانه و بدون صرف هر گونه هزينه اي تعليف  نموده واين زيربخش مهم اقتصادي را در بهترين وجه رونق مي بخشد.

- اين ظرفيت را دارند كه دهها هزار شغل پايدار و بدون نياز به هر گونه سرماية اوليه از طرف دولت يا بخش خصوصي از طريق صيد آبزيان، دامداري، كشاورزي، حصيربافي، صنايع دستي ، صنعت توريسم، شكار پرندگان و.... تامين نمايند و در عين حال اين ظرفيت را دارند تا ميليون ها تن مواد اوليه براي رونق بخشيدن به صنايع چوب ، كاغذ، غذاي دام،  و....به صورت مجاني فراهم كنند.

 

به يقين مي توان گفت كه خيرات و بركات تالاب ها بي شمار بوده و در عين حال كه بدون صرف هيچ گونه هزينه استحصال مي شوند، نه تنها كوچكترين مزاحمتي براي محيط زيست و زندگي مردم در پي ندارند بلكه خود وجود آنها و پايداريشان حيات بخش بوده و زندگي جوامع بشري را بهبود و اقتصاد و سلامت آنها را  رونق مي بخشند. به واقع اين سامانه هاي عظيم زيستي منحصر به فرد از مصاديق نعمت هاي بزرگ خداوند هستند كه براي بقا و پايداريشان تنها و تنها آب لازم دارند و لاغير. نه براي احداثشان طرح و اعتبار لازم دارند و نه براي حفاظتشان. براي استمرار بقا و حيات خود  فقط تنها تامين حق آبه طبيعيشان كه طي هزاران سال حياتشان از آن بهره مي جستند را لازم دارند كه متاسفانه آز و طمع و ندانم كاري ما انسان ها باعث شد اين حق طبيعي از آنها دريغ شده تا به اين وضع تاسف بار دچار شوند.

 

بر اساس بعضي بر آوردها، درآمدي كه از هر هكتار تالاب  از طريق  بهرهبرداري اصولي از ذخاير آبي و گياهي، جهانگردي و پژوهشي و ... استحصال مي شود  14 هزار دلار در سال مي باشد در حالي كه اين ميزان در بهرهبرداري از بهترين عرصههاي جنگلي 2 هزار دلار و از زمينهاي زراعي 200 تا 300 دلار بر آوردشده است. از يك هكتار كشت نيشكر در يك سال چه ميزان در آمد حاصل مي شود و به چه قيمتي؟

 

آيا بهتر نبود بجاي مصرف ميلياردها متر مكعب آب براي صنعت مخرب و زيانكار نيشكر اين آب صرف احياي اين سرمايه هاي با ارزش ملي و بين المللي يعني دو تالاب شادگان و هور العظيم مي شد؟ به جرات مي توان گفت چنين اقدامي هم بلحاظ اقتصادي و هم از نظر زيست محيطي بسيار به صرفه تر خواهد بود.

 

و سوال آخر آنكه حال كه زيانبار بودن طرح نيشكر در استان بر همگان روشن شده است آيا به مصداق "جلوي ضرر هر وقت بگيري سود است" نمي شود تدبيري اتخاذ نمود و براي جلوگيري از اين همه اتلاف آب و سرمايه و تبعات مصيبت بار زيست محيطي مترتب برآن برنامه اي به منظور تغيير الگوي كشت در آن و لو به صورت تدريجي تهيه و اجرا نمود؟

ابهامات فاجعه بي توجهي به متخصصان بومي در طرح هاي نيشكر خوزستان

۲۴۴ بازديد

ابهامات فاجعه بي توجهي به متخصصان بومي در طرح هاي نيشكر خوزستان

دكتر سيدحسين فاضلي

 آنچه باعث شده است تا اين يادداشت مدون گردد اين است كه اندكي تامل و تعقل نشان مي دهد كه عدم استفاده و  اعتقاد به استفاده حتمي از دانشمندان و مراكز علمي بومي خوزستان به صورت پايه اي و بنيادي در طرح هاي نيشكر، بار ديگر در مقوله مطالعات علاج بخشي سد گتوند تكرار شد. حال با توجه به مواردي مانند حضور نماينده شركت نيشكر در مطالعات سد گتوند به نمايندگي از خانه كشاورز، حتي سازمان جهادكشاورزي خوزستان و خود شركت نيشكر و پيگري هاي مكرر شركت مذكور در مقوله سد گتوند، اين سوال پيش مي آيد كه آيا بين مجريان طرح هاي نيشكر و حذف دانشگاه شهيد چمران از مطالعات سد گتوند رابطه اي وجود دارد؟ اگرچه تصميم گيري با مركز دولتي مورد تاييد بوده است ولي چرا قطب آب ايران كه اشراف جامع به سد گتوند داشت از مطالعات آن كنار گذاشته شد، نياز به شفاف سازي دارد.

آنچه امروز مي تواند ملاكي مناسب براي تفاوت مابين جهان اول و جهان سوم باشد، توجه يا عدم توجه به پژوهش و يافته هاي دانشمندان و متخصصان در زمينه هاي علمي است به طوري كه تنديس ساختن از دانشمندان از ويژگي هاي جهان اول و نشنيدن و بي توجهي به دانشمندان مي تواند از ويژگي هاي جهان سوم باشد.

در مورد ايران نيز، آنچه ايران را امروزه بر ايران چند ساله پيش برتري داده است تاكيد و توجه خاص مقام معظم رهبري در زمينه توجه به توليد علم، دانش و تكنولوژي در كشور بوده است و اين يعني نشان از اهميت مقام معظم رهبري به آميزه هاي ديني  مانند "آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند يكسانند(سوره الزمر، آيه نهم)" دارد.

اگرچه مقوله توجه به دانشمندان و متخصصان جهت پيشرفت كشور، كلام جديد يا كشفي نيست و جزء امور بديهي جامعه حساب مي شود ولي در عمل تفاوت زيادي را ما بين يافته هاي علمي دانشمندان و بخش هاي مختلف مانند صنعت مي توان يافت.

تكرار و مكرر گفتن مطالب و باز كردن ادعاهاي كشت و صنعت نيشكر در خوزستان در حوصله اين مطلب نيست. ولي آنچه مهم است اين است كه عليرغم عدم استفاده از متخصصان بومي خوزستان مانند متخصصان حوزه آب در امور پايه اي و بنيادي نيشكر (با وجود اشراف جامع آنها به جلگه خوزستان و حتي برتري تخصصي آنها نسبت به متخصصان غير بومي)، پيگري ها، ارائه مستندات، پيش بيني ها و هشدارهاي علمي دانشمنداني مانند پرفسور صدقي، پرفسور كاشاني و پرفسور الماسي در گذشته مورد توجه بخش مديريت و  اجرائي نيشكر در خوزستان قرار نگرفت.  

حال با گذشت زمان، هشدارها و پيش بيني هاي بيش از دو دهه پيش دانشمندان بومي خوزستان درباره ابعاد گسترده و پيچيده تبعات و پيامدها منفي و چالش هاي مختلف كشت و صنعت ها نيشكر در خوزستان به حقيقتي غير قابل انكار در حال تبديل شدن است كه متاسفانه به جاي حل معضل هاي موجود نيشكر، شركت نيشكر به دنبال بحث هاي انحرافي مانند بررسي و اتهامات ديگر شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان است.

سطح بيني و استدلال هاي كاملاً غير علمي شركت نيشكر به وضعيت نيشكر، امري بديهي است. به عنوان نمونه، شركت نيشكر بر اين استدلال است كه به اين دليل كه يك زماني چون جلگه خوزستان مكاني مناسب براي روئيدن نيشكر بوده است، لذا در حال حاضر نيز جلگه خوزستان، مكان مناسب براي كاشت نيشكر است(اگرچه زمانيكه كه شركت نيشكر از آن ياد مي كند، هيچ وقت اجداد ما از اجداد خودشان نشنيده اند و در صورت صحت، در حد يك ورقه تاريخي از آن ياد مي شود).

 اولاً بلفرض، نيشكر هم در گذشته خيلي خيلي دور در خوزستان بوده است، شواهد عيني و علمي نشان مي دهد كه شرايط محيط زيست جلگه خوزستان در آن زماني كه فقط تاريخ از آن ياد مي كند با شرايط محيط زيستي خوزستان امروزي به طور يقين كاملاً متفاوت است و در حال حاضر به اعتقاد دانشمندان عديده بومي مشرف كامل به مقوله آب خوزستان، نياز آبي نيشكر با پتانسيل هاي آبي منطقه همخواني ندارد يا اينكه طبق يافته هاي علمي دانشمندان، محيط زيست خوزستان امروزي توانايي مواجه با فجايع زيست محيطي نيشكر را ندارد و به طور يقين هيچ وقت در مورد زمان مورد ادعا شركت نيشكر اين مقدار امروزي نيشكر در خوزستان كاشته نشده بود و اينقدر زهاب ارمغان براي جلگه خوزستان نداشت(اگرچه طبق پايگاه هاي رسمي اطلاع رساني كشور، درباره واژه "خوزستان"، معاني و تعابير فراواني وجود دارد و توافق جامع درباره ريشه تاريخي كلمه "خوزستان از شكر يا نيشكر گرفته شده" وجود ندارد و استناد به كلمه اي كه توافق جامعي درباره آن وجود ندارد باعث مي شود از هر مطلب علمي كه فقط به آن ارجاع شود از اعتبار علمي مطلب مذكو كاسته شود و خود به خود به كل مطلب خدشه وارد شود. رويه اي كه شركت نيشكر به عنوان مطلب علمي براي دفاع از انتقاد متخصصين از آن استفاده مي نمايد).

اگرچه موارد متعدد غير علمي و كارشناسي ديگري وجود دارد كه شركت نيشكر از آنها به عنوان افتخار و توجهي براي روبرو شدن با انتقادها و هشدارهاي علمي و كارشناسي استفاده مي نمايد زيرا متاسفانه شركت نيشكر برا اين باور است كه "با حلوا حلوا گفتن دهان شيرين مي شود" و منطقي كه براي توجيه عملكرد غير كارشناسي شركت نيشكر استفاده مي شود. يا اينكه با باور "با حلوا حلوا گفتن دهان شيرين مي شود" نيز براي سخن از صد پتاسيل نيشكر كه در حد يك تخيل فكري است و به حقيقت تبديل نشده است  به عنوان حقيقتي بالفعل صحبت مي نمايد.

دانشمندان و متخصصان متعددي در زمينه تبعات و پيامدهاي منفي و خطرناك طرح هاي غير كارشناسي نيشكر در خوزستان هشدار داده بودند. به عنوان نمونه، پرفسور صدقي بعنوان بنيان گذار قطب آب ايران داراي بيش از چهار دهه سابقه پژوهش و تحقيق در مقوله تخصصي آب است. با توجه به مقوله آب، ايشان اعتقاد دارد طرح هاي نيشكر با توجه به ابعاد تبعات و پيامدهاي منفي، محيط زيست خوزستان را به طرف نابودي كشانده است. اگرچه اين دانشمند ابعاد تخريبي نيشكر در جلگه خوزستان را فراتر از آنچه اعلام مي شود مي داند و بر اين اعتقاد است كه نيشكر در حال حاضر مخرب جلگه خوزستان بوده است.

در بخش اقتصادي، به عنوان نمونه ديگر، پرفسور بهتاش با سابقه حدود چهار دهه در پژوهش و تحقيق در زمينه اقتصاد كشاورزي، اعتقاد دارد كه فعاليت كشت و صنعت هاي نيشكر موجود در خوزستان نه صرفه اقتصادي دارند و نه توانسته اند بر خلاف آنچه اهداف اعلام شده نيشكر در زمينه اشتغال زائي و جذب متخصصان بومي خوزستان قدم بردارند. اگرچه ظاهراً سعي نموده اند رويه عملكرد خود چند ساله اخير تغيير جهت دهند. اما هرچه كه هست، عملكرد كشت و صنعت ها در خوزستان، عملكرد غير كارشناسي است. حتي فراتر از آن، كشت و صنعت ها نتوانسته اند با آنچه كه در بخش صنايع جانبي در چند دهه پيش ادعا مي كردند برسند.

در اين راستاء پيشنهاد مي شود كه كشت و صنعت هاي نيشكر جهت طرح هاي نيشكر از دانشمنداني استفاده نمائيد كه در حوزه هاي مختلف، صاحب نظران به نام باشند و با توجه به مزيت آشنايي جامع تر دانشمندان بومي خوزستان نسبت به همه دانشمندان غير بومي و حتي برتري پيشينه علمي آنها نسبت به خيلي از متخصصان ديگر، از دانشمندان بومي خوزستان استفاده نمايند. اگرچه پيشنهادي كه كشت و صنعت هاي نيشكر حاضر به انجام آن نبودند مگر اينكه به دلايل ناشناخته، جديداً به دنبال پيشنهاد انجام طرح هاي كوچك تحقيقي به اساتيد دانشگاه هاي خوزستان آمدند. يا همايش ملي آتي فن آوران نيشكر كه فراخوان مقاله علمي دارد در صورتي انجام مي گيرد كه طبق اعلام پايگاه رسمي همايش،  از مشاركت علمي هيچ دانشگاهي استفاده نگرديده است و بخش علمي همايش در هاله اي از ابهام و فقط متكي به كشت و صنعت هاي نيشكر و صنايع جانبي بوده است. اگر چه جالبتر به دلايل احتمالي متفاوت مانند استفاده از اعتبار و معروفيت دانشگاهي، صيانت علمي دانشگاهي و دلايل ديگر، همايش در دانشگاه شهيد چمران اهواز برگزار مي شود.

ضرورت اجتناب ناپذير تغيير الگوي كشت نيشكر خوزستان

۳۷۹ بازديد

ضرورت اجتناب ناپذير تغيير الگوي كشت نيشكر خوزستان

دكتر مهدي اسدي لور

(دكتر مهدي اسدي لور عضوء هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي و متخصص در زمينه آبياري و زهكشي است)

 

اين روزها در حالي مسئولان نسبت به كمبود و احتمال جيره بندي آب در ده­ها شهر كشور هشدار مي­دهند و خواهان صرفه جويي شهروندان در مصرف آب شرب هستند كه متاسفانه بخش كشاورزي همچنان بيش از90  درصد آب استحصالي كشور را مي­بلعد. معضلي كه به اعتقاد كارشناسان كشاورزي تنها با تغيير الگوي كشت قابل حل است.

 

 در اين ميان تغيير الگوي كشت گياهان با نياز آبي بالا و جايگزيني گياهان سازگار با كم آبي در بسياري از اين مناطق در جهت كاهش ميزان برداشت آب امري ضروري است و مي­تواند بحران بي آبي را تا حدي كنترل نمايد و انتخاب الگوي كشت بهينه براساس نيازآبي كه در آن علاوه بر داشتن شرط حداكثر درآمد ممكن براي كشاورز به استفاده صحيح و اصولي از منابع نيز توجه شود ضروري است.

 

استان خوزستان اين روزها به خطرات مشكلات زيست محيطي پساب هاي نيشكر، همچنين آلايندگي اين محصول با سوزاندن در زمان برداشت و حتي بوي نامطبوع از كارخانه الكل سازي و در نهايت تغييرات جبران ناپذير كشت آن بر اكوسيستم آبي منطقه به دليل نياز آبي بالاي اين محصول مواجه است.

حدود 20 سال پيش توجهات به نيشكر در استان خوزستان آن قدر زياد مي شد كه نه كم كم بلكه يكباره كارخانه هاي فرآوري چغندرقند درخوزستان تعطيل و اين محصول بومي و بسيار سود ده كم كم به فراموشي سپرده مي شود. خداحافظي خانواده كشاورزي خوزستان از چغندر كه به جرات مي توان هم ازلحاظ بهره وري و هم از لحاظ زيست محيطي آن را در مقابل نيشكر قرار داد، سبب شد عده زيادي با ترك زمين ها و شغل كشاورزي به مركز استان كوچ كرده و عملا به شغل هاي كاذب روي آورند.

اراضي هفتگانه توسعه نيشكر با مساحتي بالغ بر 66300 هكتار و برداشت متوسط 31100 متر مكعب بر هكتار در سال در شرايط موجود (سال 1393)، سالانه بالغ بر 066/2 ميليارد متر مكعب از منايع آب سطحي رودخانه كارون برداشت مي نمايند.

با ادامه اين وضعيت و افزايش طرح هاي توسعه منابع آب در پايين دست رودخانه كارون، تامين منابع آب اراضي كشاورزي و شهري از نظر كمي و كيفي با مشكلات عديده اي مواجه خواهد شد. شايد مهمترين تبعات ناشي از كاهش آبدهي رودخانه كارون را مي توان افزايش شوري، كاهش كيفيت آب رودخانه كارون، پيشرفت آب دريا به سمت رودخانه و بازخوردهاي اجتماعي آن دانست. 

نياز آبي بالاي گياه نيشكر به دليل كشت اين گياه در ماه هاي گرم سال از اواسط مردادماه تا اواسط مهرماه باعث كاهش ميزان آبدهي رودخانه كارون شده است. يكي از مهمترين راهكارهاي حل اين مشكل تغيير الگوي كشت در اراضي موجود و كشت گياهان با نياز آبي كمتر خواهد بود.

از آنجايي كه تيپ پاييزه چغندر قند در خوزستان در فصل پاييز كشت و در اوايل فصل بهار برداشت مي شود به دليل تداوم بارش ها در اين فصل و نيز نياز پايين اين محصول در فصل پاييز به آب، كشت آن در خوزستان توجيه بسيار بالايي از نظر اقتصادي دارد. يكي ديگر از مزاياي اين نوع محصول اثر مثبت آن روي كشت هاي بعدي و تناوب توليد است.

متاسفانه در ساليان اخير كارخانه هاي قند به دلايل نامشخص و بيشتر مسايل غير فني و بي ارتباط به كشاورزي به مدت طولاني تعطيل شدند كه توقف كامل چغندر قند را در خوزستان به دنبال داشت.

ضريب استحصال در دو گياه نيشكر و چغندر قند نشان مي­دهد كه با توجه به بيشتر بودن ضريب استحصال شكر در چغندرقند نسبت به نيشكر، به طور متوسط به نسبت هر10  كيلوگرم گياه نيشكر 1 كيلوگرم شكر توليد مي­شود اين در حالي است كه همين مقدار شكر از 6 كيلوگرم چغندرقند بدست مي­آيد.

در مطالعاتي كه بر اساس همين ايده توسط تيم تحقيقاتي و با استفاده از به روز ترين مدل هاي منابع و مصارف (مدل WEAP) انجام شد، سعي گرديد با تغيير الگوي كشت از نيشكر به چغندر قند با نياز آبي سالانه 13500 متر مكعب بر هكتار به عنوان كشت جايگزين در چهار سناريو تغيير الگوي كشت شامل تغيير 25، 50، 75 و 100 درصدي مساحت اراضي توسعه از نيشكر به چغندر قند، تاثير آن بر ميزان آبدهي رودخانه كارون و برداشت آب توسط شركت هاي توسعه نيشكر بررسي شد.

با توجه به ميزان آبدهي رودخانه كارون و ميزان برداشت­هاي هر واحد كشت و صنعت و همچنين مصارف ديگر در حوضه­ي رودخانه كارون، هماهنگي ميان عرضه و تقاضا منابع آب با استفاده از مورد بررسي قرار گيرد. همچنين اين بررسي شامل مقايسه بين كشت نيشكر و ميزان برداشتي با توجه به نياز آبي اين گياه، با گياه چغندرقند مي­باشد و تاثير آن بر ميزان منابع رودخانه كارون ارزيابي مي­گيرد.

بر اساس نتايج تحقيقات به دست آمده در شرايط بهره برداري از طرح هاي توسعه منابع آب از جمله طرح 550 هزار هكتاري در اراضي كشاورزي جنوب اهواز و طول رودخانه كارون، ميزان برداشت به 7/5 ميليارد متر مكعب افزايش خواهد يافت. در اين ميان اراضي توسعه نيشكر با برداشت 6/2 ميليارد متر مكعبي نقش بسزايي در برداشت آب از رودخانه كارون خواهد داشت. در اين شرايط ميزان آبدهي متوسط رودخانه در ورودي شهر خرمشهر بطور متوسط به 356 متر مكعب بر ثانيه كاهش پيدا خواهد نمود.

در صورتي كه 25 درصد از اراضي توسعه نيشكر به كشت چغندراختصاص يابد ميزان برداشت آب از رودخانه كارون به4/5 ميليارد متر مكعب كاهش مي يابد اين كاهش ميزان برداشت باعث افزايش متوسط آبدهي رودخانه كارون در ورودي شهر خرمشهر به 361 متر مكعب بر ثانيه خواهد رسيد.

با تغيير الگوي كشت 50 درصد از اراضي توسعه نيشكر به چغندر قند ميزان برداشت از منابع آب رودخانه كارون به 1/5 ميليارد متر مكعب كاهش و آبدهي رودخانه كارون به 367 متر مكعب بر ثانيه افزايش مي يابد همچنين با تغيير افزايش سطح زير كشت چغندر قند به 75 درصد از اراضي طرح توسعه  ميزان برداشت ها به 9/4 ميليارد متر مكعب و آبدهي رودخانه 374 متر مكعب بر ثانيه افزايش مي يابد.

براساس مطالعات صورت گرفته و نتايج خروجي از مدل هاي منابع و مصارف آب برداشت آب از رودخانه كارون در صورت جايگزيني كامل چغندر قند به جاي نيشكر در اراضي طرح توسعه ميزان برداشت ها از رودخانه كارون به 6/4 ميليارد متر مكعب كاهش يافته و آبدهي رودخانه كارون به 382 متر مكعب بر ثانيه افزايش مي يابد.

نتايج حاصل از مطالعات تغيير الگوي كشت نشان مي دهد با اعمال الگوي كشت از نيشكر به چغندرقند علاوه بر كاهش نياز آبي كشاورزي، مي­تواند باعث جا به­جايي تقاضاي آبياري ازفصول گرم سال به فصول پربار شود و در نتيجه محصول اين امكان را خواهد داشت تا از نزولات آسماني براي تأمين بخشي از نياز آبي خود بهره بگيرد­.

اگرچه نتايج مطالعات نشان داده است كه تغيير الگوي كشت گياهان پر مصرف مانند نيشكر و تخصيص آن به گياهان كم مصرف و سازگار با كم آبي تأثير قابل ملاحظه­اي بر ميزان نياز آبي و ميزان آبدهي در بخش انتهايي حوضه خواهد داشت.

به نظر مي رسد كشت و توسعه چغندر قند با توجه به كمبود منابع آب رودخانه كارون و مشكلات زيست محيطي كاشت نيشكر به عنوان يك ضرورت براي خوزستان است.