یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۰۳

محيط زيست، خوزستان

بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي كه صنعت نيشكر در خوزستان داشته است

ابهامات و سوالات بي پاسخ، تنها گزينه پيش روي محيط زيست خوزستان

۲۶۸ بازديد

ابهامات و سوالات بي پاسخ، تنها گزينه پيش روي محيط زيست خوزستان

دكتر سيدحسين فاضلي

چند سالي است كه قطار نابودي محيط زيست خوزستان با سرعت و شتاب بالا به حركت در آمده است. قطاري كه با هدف به ظاهر ارتقاء اقتصادي كشور حركت خود را شروع نموده است.

در اين چند ساله حركت قطار نابودي محيط زيست خوزستان، ارمغان هايي مانند ريزگردها(فقط نام آن از گرد و خاك به ريزگردها تغيير يافت)، باران هاي اسيدي(يا باران هاي مسمومي كه براي سال 1394 از آن ياد مي شود)، باران هاي خاكستر نيشكر(كه براي فرهنگستان زبان و ادب فارسي جهت اعلام نظر پيشنهاد مي شود)، تراژدي اسفبار سد گتوند(كه از آن از طرف كارفرمايان سد به عنوان افتخار ملي ياد مي شود ) و ديگر ارمغان ها، نفع اصلي مردم هشت سال جنگ ديده و آواره خوزستان از پروژه هاي به ظاهر عمراني، صنعتي و كشاورزي ملي بوده است.

حال با توجه فرموده مقام معظم رهبري يعني "مسأله محيط زيست، مسأله اين دولت يا آن دولت، مسأله اين شخص يا آن شخص و مسأله اين جريان و يا آن جريان نيست، بلكه موضوعي كشوري و ملي است" و نيز فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار مسئولين حفاظت محيط زيست در اسفند 1393، ابهامات متعدده و سوالات بي پاسخ صريح مطرح مي شود از جمله، مسئولين از دولت هاي گذشته تا امروز نسبت به درخواست و حساسيت هاي مقام معظم رهبري درباره محيط زيست استان خوزستان چگونه اقدام كرده اند؟ آيا براي حفاظت محيط زيست خوزستان، قوانين جامع و لازم را آماده سازي، تدوين يا اجراء نموده اند؟ و سوالات و ابهامات ديگر كه نشان داده است ضعف هاي اجرايي و نداشتن برنامه ريزي مستمر همراه با آينده نگري درباره محيط زيست استان خوزستان وجود داشته است و كارنامه قابل قبولي از مديريت و اجرا را نشان نمي دهد.

در راستاي عملكرد مسئولين ذي ربط در حل چالش هاي زيست محيطي ايجاد شده در جلگه خوزستان و كند كردن حركت قطار نابودي يا حداقل جلوگيري از به مخاطره انداختن زندگي مردم، تراژدي اسفبار ديگري به نام "شعارهاي عمل نشده" شروع مي شود. شعارهايي كه در زمان اوج تشوش هاي اذهان مردم خوزستان ارائه مي گردد و بعد از آن به فراموشي سپرده مي شد يا با گذشت زمام هيچ وقت چالش ها حل نمي شود. به عنوان نمونه، اين سوال از رياست حفاظت محيط زيست به عنوان متولي وضعيت محيط زيست كشور پرسيده مي شود كه "بعد از چندين سال اتفاق افتادن ريزگردها و پيامدهاي اقتصادي-اجتماعي آن در استان خوزستان، بسته حمايتي كه قول آن را از طريق رسانه ها و حتي صدا و سيما به عنوان رسانه ملي، داده بوديد چه شد؟"

اگرچه شعارهاي عمل نشده مقوله جديدي نيست و به عنوان ترفندي با اهداف مختلف از آن استفاده مي شود ولي تنها چيزي كه به ذهن مردم خوزستان خطور مي كند فرموده مقام معظم رهبري است كه "از اين پس مردم بايد قضاوت كنند كه كدام دستگاهها به وظيفه خود براي حفظ محيط زيست عمل مي كنند و كدام دستگاهها براي حفظ محيط زيست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمي دهند".

ابهامات و سوالات بي پاسخ محيط زيست خوزستان كه به عنوان ابزاري مناسب و كارآمد براي انجام پروژهاي غير كارشناسي به ظاهر ملي هستند كه هر كدام زمينه نابودي محيط زيست خوزستان و به مخاطره انداختن زندگي استان را دارد. به عنوان نمونه، نبايد فراموش نمائيم كه سد گتوند به عنوان يك پروژه به ظاهر ملي كه روزي افتتاح آن به عنوان افتخاري براي كشور محسوب شده بود، به چه سرنوشتي مبتلا شد؟ چه تبعات و پيامدهاي خطرناكي را براي جلگه خوزستان و مردم آن داشت؟

حال سوالات ديگر پيش مي آيند كه چرا فكري به حال پروژهايي كه عليرغم مخالفت شديد داتشگاهيان، پژوهشگران و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي درحال افتتاح يا انجام است نمي شود؟ چرا بعد از انجام يك فاجعه زيست محيطي، بايد به فكر راه حل افتاد؟

در اين راستاء، صنعت نيشكر كه از آن به عنوان يكي از بزگترين آلود كننده هاي محيط زيست ياد مي شود هر روز به بهانه اي محيط زيست استان خوزستان را به پاي مرگ مي رساند. به طوري كه در باران هاي مسموم سال 1394 كه هزاران نفر را به بيمارستان راهي كرد و حتي گزارش مرگ اعلام شده بود، سوزاندن نيشكر به عنوان يكي از گزينه هاي مهم باران هاي مسموم اعلام شده بود. حال با توجه به فاجعه اسفبار پيش روي صنعت نيشكر، قرار است با صنعت نيشكر چه برخورد قانوني شود؟

ياس و ناميدي در مردم در قبال برخورد قانوني و رسيدگي قضائي با نابودكنندگان محيط زيست خوزستان وجود دارد. به عنوان نمونه، بعد از چند سال، چه برخورد قضائي و قانوني با عاملان باران هاي اسيدي شده است؟ چرا بعد از چند سال و با توجه به پيش روي داشتن سال 1395، علل باران هاي اسيدي در ابهامات بوده است؟ و ديگر سوالات كه نشان از ابهامات باران هاي اسيدي و عاملان دارد.

اگرچه هيچ وقت نبايد فراموش نمودكه هميشه اين قاعده و اصل حاكم بوده است كه مردم خوزستان بايد تاوان پروژهاي غير كارشناسي نابود كننده جلگه خوزستان را پرداخت نمايند. به عنوان نمونه، به چه گناهي هزاران بيمار باران هاي مسموم پاييز 1394 بايد پول خود را  صرف هزينه مداوا و درمان كردند؟

متاسفانه گاهي ابعاد تاوان پس دادن مردم در اثر چالش هاي زيست محيط، ابعاد گسترده و پيچيده اي پيدا مي نمايد به طور كه مردم را تا حد نابودي مي رساند. به عنوان نمونه در تراژدي سد گتوند، آوراه گي مردم قلب هر انساني را به درد مي آورد. مردمي كه بايد زمين هاي خود را ترك مي كردند و با فروش زمين هاي خود كه حتي معادل قيمت چند متر زمين  حاشيه شهر نمي شد، به سمت شهر مهاجرت مي كردند. مگر اين مردم، بخشي از مردم ايران به عنوان بخشي از بالاترين سرمايه ملي نيستند؟ راستي سوال ديگري كه خطاب به وزارت نيرو و سازمان حفاظت محيط زيست مطرح مي شود اين است كه با اين وضعيت مردم و سد گتوند، مقوله امنيت و صلح اجتماعي چه مي شود؟

جالب تر، با توجه نمود غير قدرتمند سازمان حفاظت محيط زيست، شركت هاي نابود كننده محيط زيست خوزستان به جاي قبول چالش هاي زيست محيطي خودشان و حل چالش هاي زيست محيطي ايجاد شده توسط خودشان به دنبال متهم كردن همديگر و اصطلاحاً "وقت كشي" هستند. به عنوان نمونه، شركت نيشكر به جاي دنبال نمودن و جمع آوري  اطلاعات بر عليه شركت آب و نيرو و مقوله سد گتوند، بهتر است فكري به حال چالش هاي زيست محيطي خودش مانند سوزاندن نيشكر كه به عنوان گزينه مهم باران هاي مسموم شناخته شد بكند و اين مقوله درباره شركت آب و نيوري ايران به عنوان متولي سد گتوند نيز صادق است. اگرچه اين ترفند بحث انحرافي و متهم كردن، ترفند كارآمد و موفقي براي فعاليت هاي شركت هاي مخرب خوزستان بوده است و هيچ نوع سود عملي براي نجات محيط زيست خوزستان نداشته است.

با توجه به بروكراسي اداري موجود، چشم اميد مردم خوزستان به مقام معظم رهبري همانند گذشته است تا محيط زيست خوزستان نجات يابد و از سازمان حفاظت محيط زيست انتظار مي رود تا با موضع صريح و بدون اغماض و با توجه به اهميت و تاثير سلامت محيط زيست در زندگي مردم، نسبت به ارائه گزارش كامل از فجايع زيست محيطي خوزستان مانند وضعيت باران هاي مسموم چند ساله موجود در استان خوزستان اعلام نظر نمايد و نسبت به تعيين تكليف لازم نسبت به گزينه هاي پيشنهادي مهم مانند سوزاندن نيشكر و عوامل آن يعني شركت نيشكر اقدام نمايد زيرا آنچه براي مردم استان خوزستان مهم است توجه به هشدارهاي مقام معظم رهبري است نسبت به نابودي محيط زيست و نه غير از آن. اگر سازمان حفاظت محيط زيست نيز توانايي حل چالش هاي زيست محيط و تسلط بر وضعيت موجود را ندارد، رسماً اعلام نمائيد.

اگرچه اين نگراني و سوال از رياست سازمان حفاظت محيط زيست وجود دارد كه راستي مردم استان خوزستان بعد  از فجايع غير قابل انكار زيست محيطي مانند سد گتوند، ريزگردها، باران خاكستر نيشكر و بوي تعفن نيشكر، و ديگر فجايع زيست محيطي مانند فاجعه باران هاي مسمومي چند ساله، آيا بايد منتظر فاجعه زيست محيطي ديگري باشند يا اين آخرين اغماض ارزيابي سازمان حفاظت محيط زيست از محيط زيست خوزستان است؟

(منبع: پايگاه خبري فرارو)