یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۰۳

ابعاد پيچيده اختلاس هاي زيست محيطي خوزستان/كدام مختلس محاكمه قضائي شد؟

بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي كه صنعت نيشكر در خوزستان داشته است

ابعاد پيچيده اختلاس هاي زيست محيطي خوزستان/كدام مختلس محاكمه قضائي شد؟

۳۶۹ بازديد

ابعاد پيچيده اختلاس هاي زيست محيطي خوزستان/كدام مختلس محاكمه قضائي شد؟

دكتر سيدحسين فاضلي

چندي روزي است كه از ابلاغ سياست هاي كلي محيط زيست  مقام معظم رهبري به روساي قوا در اجراي بند يك اصل 110 قانون اساسي مي گذرد. سياست هايي كه مي توان از آن به عنوان جشن حفاظت محيط زيست خوزستان ياد نمود زيرا كه تامل و تعقل در سياست هاي ابلاغي مذكور حقايق غير قابل انكار را بيان مي نمايد. به عنوان نمونه، به ما مي گويد كه "پيشگيري و ممانعت از انتشار انواع آلودگي‌هاي غير مجاز و جرم‌ انگاري تخريب محيط زيست و مجازات مؤثر و بازدارنده آلوده كنندگان و تخريب كنندگان محيط زيست و الزام آنان به جبران خسارت" مذكور در سياست هاي ابلاغي رهبري در روند فعاليت هاي تخريبي زيست محيطي خوزستان چه جايگاهي دارد؟

عدم توجه لازم به هشدرهاي مقام معظم رهبري(مانند هشدار اسفند 1393) درباره ضرورت حفاظت از محيط زيست محيط و ادامه و تدام به اختلاس هاي زيست محيط خوزستان، منجر به قهر و غضب طبيعت شده است و در چنين قهر و غضب طبيعت، مردم به عنوان پايين ترين لايه متضرر شده اند.

لذا سياست هاي كلي محيط زيست  ابلاغي به روساي قوا توسط مقام معظم رهبري خط قرمزي به مخرب هاي محيط زيست خوزستان براي هر نوع تخريب محيط زيستي است و به عنوان زنگ هشداري جدي براي جلوگيري از هر نوع اختلاس زيست محيطي خوزستان است كه نه وجه قانوني و  نه وجه شرعي دارد.

آوارگي هاي زيست محيطي خوزستان از رودخانه كارون و تالاب هاي هورالعظيم و شادگان گرفته تا بيمارستان شفاء(بيمارستان فوق تخصصي سرطان در اهواز) هر روز ابعاد پيچيده و گسترده به خود مي گيرد و در كمال آرامش مخرب هاي محيط زيست خوزستان، هر روز ورقه جديدي از دفتر مخاطرات را براي مردم خوزستان ورق مي زند. يك روز ورقه ريزگردها ورق زده مي شود، روز بعد ورقه باران هاي اسيدي، روز ديگر ورقه باران هاي خاكستري، روز بعدي ورقه شوري،  و الي نا كجا آباد ورقه هاي ديگر.

ورقه هاي دفتر مخاطرات زندگي مردم  خوزستان خواندني است، اگرچه براي مردم خوزستان و هركسي كه به وجود فلسفه و ارزش انسان احترام مي گذارد خواندن اين دفتر دردناك است زيرا كه خط هاي ورقه هاي اين دفتر در جاهايي مانند بيمارستان ها و در بين آه هاي دردناك مردمي نوشته شده است كه ادعاء مي شود بخشي از بالاترين سرمايه ملي هستند.

افزايش وحشتناك بيماري سرطان به دليل عوامل محيطي و عدم توانايي بيماران در پرداختن هزينه درمان و ترجيح اجباري قبرستان(آرامستان!!!) بر زندگي، نمونه كوچكي از اين دفتر مخاطرات زندگي مردم خوزستان است.

اگرچه متاسفانه خواندن اين دفتر براي مردم خوزستان از ناچاري، عادت شده است ولي ورق زدن آن براي مخرب هاي محيط زيست خوزستان شايد تفريحي غير قابل انكار شده است و اگر غير از اين بود مخرب هاي محيط زيست بازبيني لازم را در آفرينش اين دفتر انجام مي دادند.

به راستي مختلس هاي زيست محيطي در كدام دادگاه قضائي محاكمه شدند؟ براي طراحان ورقه هاي دفتر مخاطرات زندگي مردم خوزستان تا حالا چه حكم هاي قضائي صادر شده است؟ گناه مردم خوزستان در آفرينش چنين دفتري چيست؟ چرا از بهانه اعتلاي كشور براي آفرينش چنين دفتري استفاده شده است؟ چرا فقط از طرف سودجويان و قانون شكنان، مخالفت با آفرينش چنين دفتري مخالفت با اعتلاي كشور تلقي مي شود؟ و ديگر سوالات كه علل آنها باعث شده است قهر و غضب طبيعت بيش از پيش مردم خوزستان را بگيرد و با كلماتي مانند "ريزگردها"، "باران هاي اسيدي"، "باران هاي خاكستري" و "شوري آب" با آنها سخن گويد و هشدار  دهد كه تا چه وقت قرار است مخرب هاي محيط زيست خوزستان به تخريب زيست محيطي ادامه دهند.

اگرچه حرص غير قابل كنترل مخرب هاي محيط زيست خوزستان هم راستاء با بي توجهي به اهميت " فلسفه و ارزش انسان" در خوزستان باعث شده است همچنان اختلاس هاي زيست محيطي ادامه يابد و از هيچ نوع اختلاس زيست محيطي كوتاهي نشود و آنچه به عنوان معيار مهم تلقي شود "پول است و پول است و پول". آخر توليد و درآمدزائي براي يك مخرب محيط زيست به چه قيمتي؟ آخر فلسفه و ارزش حفاظت از مردم به عنوان بالاترين سرمايه ملي كشور چه مي شود؟

هيچ وقت يادمان نرود كه طبيعت ايران حق طبيعي مردم ايران است و تخريب در بي اطلاعي مردم و گاهاً بدون هيچ توجيه اقتصادي يا حتي با ضررهاي اقتصادي عظيم به كشور و به مخاطره انداختن زندگي مردم فراتر از اختلاس هاي مالي ميليادري صورت گرفته شده است و اين در حالي صورت مي گيرد كه هيچ متهم براي اختلاس هاي زيست محيطي در محاكم قضائي  محاكمه نشده است تا درس عبرتي براي ديگر مختلس هاي زيست محيطي باشد  و گاهي حاضر به ارائه گزارش كامل و جامع نه از خود اختلاس هاي زيست محيطي مي شود و نه از حقايق تبعات چنين اختلاس هايي.

تجارب تلخ غير قابل انكار مانند نابودي تالاب هورالعظيم، ارمغان هاي دردناكي مانند ريزگردها و باران هاي اسيدي، درگيري هاي زندگي مردم مانند بيماري ها نتيجه اختلاس هاي زيست محيطي مخرب هاي محيط زيست هستند كه عليرغم همه تاكيد و هشدارهاي مقام معظم رهبري، هيچ كسي براي اينگونه اختلاس هاي زيست محيطي محاكمه قضائي نشد و جالبتر همچنان ابعاد اختلاس هاي زيست محيطي در روز روشن در حال انجام و توسعه هستند كه با توجه به بروكراسي اداري موجود، مردم خوزستان چشم به الطاف رهبري براي جلوگيري از ادامه اختلاس هاي زيست محيطي دارند.

در آخر، آنچه كه امروز مقوله حاكم در اختلاس هاي زيست محيطي مخرب هاي محيط زيست خوزستان بوده است، اتهامات اختلاس زيست محيطي توسط مخرب هاي محيط زيست به همديگر بجاي پذيرفتن فرهنگ "اشتباه پذيري" است. اگرچه اين اين نوع اتهامات به عنوان نوعي ترفند موفق و كارآمد براي "وقت كشي جهت رسيدگي به هر نوع شكايت به خودشان" و "جهت دادن به افكار عمومي" است و تنها محيط زيست خوزستان را بيشتر نابود مي كند، حجم ورقه هاي فلاكت و مخاطرات  زندگي را بيشتر و زمينه را براي اختلاس هاي زيست محيطي بيشتري مناسب و مهيا مي نمايد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد