یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۰۳

تبعات زيست محيطي-اجتماعي صنعت نيشكر در خوزستان

بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي كه صنعت نيشكر در خوزستان داشته است

بعد از باران هاي مسموم، مردم بايد منتظر چه فاجعه زيست محيطي باشند؟

۲۴۳ بازديد

بعد از باران هاي مسموم، مردم بايد منتظر چه فاجعه زيست محيطي باشند؟

دكتر سيدحسين فاضلي

در طول تمام سال مردم خوزستان با يك دغدغه رواني-اجتماعي زندگي مي نمايند يك روز دغدغه ريزگردها، روز ديگر دغدغه باران خاكستر نيشكر، روز بعد كاهش كيفيت آب، روز بعد تعفن نيشكر، و دغدغه هاي ديگر كه همگي تبعات و پيامدهاي متنوع خود را دارند. افزايش بيماري سرطان بر اساس عوامل محيطي نمونه اي از وجود فجايع زيست محيطي است كه گريبانگير مردم خوزستان است.

هم صحبتي و تحليل سخنان مردم استان خوزستان نشان مي دهد كه خروج از فصل تابستان خيلي گرم و شرجي (با بيش از 40 درجه ساتيگراد) و بارش باران از دلايل اميد به زندگي آنها در استان خوزستان است. اما با فرارسيدن اولين باران پاييزي، مراجعه هزاراني مردم به بيمارستان، بستري شدن در بيمارستان و حتي گزارش مرگ، ارمغاني كه در طول اين باران ها بوده است. 

باراني هايي كه ارمغان روانه نمودن مردم استان خوزستان به بيمارستان را دارد، چند سالي در استان خوزستان در ابهامات علل و فقط در گزينه هاي پيشنهادي بوده است كه از مهمترين گزينه ها مي توان به سوزاندن مزارع نيشكر و آلودگي فلزهاي نفتي با توجه نظر سازمان حفاظت محيط زيست اشاره نمود.

معضلات مالي و هزينه هاي گران درماني بيماران حاصل از باران مسموم امسال و دغدغه هاي وجود تجهيزات لازم براي درمان در مراكز درماني، دو دغدغه اي كه درمان را بر مردم استان خوزستان در سال 1394 سخت نموده است. اگرچه به عنوان نمونه، اعلام شده بود كه هماهنگي براي پذيرش رايگان بيماران تنگي نفس كه در اثر آلودگي هوا به اين عارضه دچار شده اند، در تمام مراكز در حال انجام است.

حال اينكه باران بايد به نام "باران اسيدي" مطرح شود يا نام ديگري مطرح شود يا اينكه علت تنگي نفس است و از اينگونه مقوله ها، مشكلي از بستري شدن مردم در بيمارستان و مرگ مردم در زمان اينگونه باران حل نمي نمايد و آنچه مردم نياز دارند بدانند اين است كه اين موادي كه مسئولين به آن اعتقاد دارند در باران است چيست و منابع دقيق آن چيست و در مدت اين چند ساله با عاملان آن چه برخورد قانوني شده است؟

اگرچه گاهي مطرح نمودن آلرژي فصلي يا تنگي نفس به دليل باران از طرف بعضي از مسئولين، نشان مي دهد كه بستري شدن شدن مردم استان خوزستان در بيمارستان و حتي مرگ، مقوله اي تصادفي بوده است يا تناقض گزارشي بعضي از مسئولين به خبرگزاري هاي مختلف درباره نوع باران جاي تامل دارد. بارش باران اسيدي در پاييز 1392 و 1393 نيز به عنوان علت تنگي نفس مطرح شده بود اما بعد از مدتي رد شد.

اگرچه تجارب تلخ ريزگردهاي چند ساله و شعارهاي عمل نشده سازمان حفاظت محيط زيست مانند "بسته حمايتي ريزگردها" نشان داده است كه كيفيت زندگي مردم استان خوزستان پايين تر از جايگاه حقيقي آن تصور مي شود. راستي چرا با مردم استان خوزستان به عنوان بخشي از بالاترين سرمايه ملي كشور اينگونه برخورد مي شود؟

در مرحله اول انتظار مي رود كه نمايندگان مردم استان خوزستان در مجلس شوراي اسلامي موضع خود را با عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست درباره باران هاي مسموم مشخص نمايند. در مرحله دوم از مسئولين حفاظت محيط زيست انتظار مي رود تا يكبار ديگر هشدارهاي مقام معظم رهبري و از جمله هشدرهاي اسفند 1393 را درباره نابودي محيط زيست يادآوري نمايند و نگرش و عملكرد غير قابل قبول خود را كه بارها از طرف نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مورد هشدار قرار گرفته بود تغيير نمايند و به دور از هرگونه فشارهاي سياسي فقط به حفاظت از محيط زيست اقدام نمايند و اگر كفايت انجام چنين وظيفه اي را ندارند به طور رسمي اعلام نمايند.

در مرحله آخر، با توجه به بروكراسي اداري موجود، چشم اميد مردم به مقام معظم رهبري همانند گذشته است تا بتوانند در اسرع وقت زندگي بدون باران هاي مسموم را در اين استان لمس نمايند.

رد اين احتمال سخت و شايد غير ممكن است كه وجود چنين باران هاي مسمومي مي تواند صلح و امنيت اجتماعي را به خطر بياندازد و نگرش را به بعضي از مقوله ها  تغيير نمايد.

لذا انتظار رود كه سازمان حفاظت محيط زيست با موضع صريح و بدون اغماض و با توجه به اهميت و تاثير سلامت محيط زيست در زندگي مردم، نسبت به ارائه گزارش كامل از وضعيت باران هاي مسموم چند ساله موجود در استان خوزستان اعلام نظر نمايد و نسبت به تعيين تكليف لازم نسبت به گزينه هاي پيشنهادي مهم مانند سوزاندن نيشكر و عوامل آن يعني شركت نيشكر اقدام نمايد زيرا آنچه براي مردم استان خوزستان مهم است توجه به هشدارهاي مقام معظم رهبري است نسبت به نابودي محيط زيست و نه غير از آن.

اميدواريم تا از طريق رسانه ها به صورت تحليلي و نه صرفاً اطلاع رساني و آماردهي، علل باران هاي مسموم چند ساله به صورت كامل و بدون اعمال هر نوع اغماضي ارائه گردد تا مردم نسبت به حق مسلم آنها يعني اطلاع رساني از شرايط محيطي زندگي خود مطلع شوند و موضع خود را نسبت به شركت هاي مخرب محيط زيست مانند شركت نفت و شركت نيشكر(گزينه هاي پيشنهادي سازمان محيط زيست) در ايجاد باران هاي مسموم بدانند.

اين نگراني و سوال از رياست سازمان حفاظت محيط زيست وجود دارد كه راستي مردم استان خوزستان بعد  از فجايع غير قابل انكار زيست محيطي مانند سد گتوند، ريزگردها، باران خاكستر نيشكر و بوي تعفن نيشكر، و ديگر فجايع زيست محيطي مانند فاجعه باران هاي مسمومي چند ساله ، آيا بايد منتظر فاجعه زيست محيطي ديگري باشند يا اين آخرين اغماض ارزيابي سازمان حفاظت محيط زيست از محيط زيست خوزستان است؟ راستي متضرر شدگان چگونه مي توانند از سازمان حفاظت محيط زيست به دليل نوع ارزيابي محيط زيستي شكايت خود را مطرح نمايند؟

لذا اين تقاضا از مسئولين سازمان حفاظت محيط زيست اين است كه فراموش نمايند كه فرموده مقام معظم رهبري يعني "مسأله محيط زيست، مسأله اين دولت يا آن دولت، مسأله اين شخص يا آن شخص و مسأله اين جريان و يا آن جريان نيست، بلكه موضوعي كشوري و ملي است"  و تاكيد مقام معظم رهبري "از اين پس مردم بايد قضاوت كنند كه كدام دستگاهها به وظيفه خود براي حفظ محيط زيست عمل مي كنند و كدام دستگاهها براي حفظ محيط زيست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمي دهند" زنگ بيداري براي مردم است كه مردم بايد به طرف حفاظت از محيط زيست گام جدي بردارند و به عنوان هميار دولت، از خدمتگذار خود يعني دولت بخواهد كه تمام پروژه هاي خود را در استاي حفاظت محيط زيست تصويب و اجراء يا از پروژه هاي غير كارشناسي تصويب شده يا در حال اجراء جلوگيري نمايد.

اگرچه اين سوالات هميشه وجود دارند كه مسئولين از دولت هاي گذشته تا امروز نسبت به درخواست و حساسيت هاي مقام معظم رهبري درباره محيط زيست استان خوزستان چگونه اقدام كرده اند؟ آيا براي حفاظت محيط زيست خوزستان، قوانين جامع و لازم را آماده سازي، تدوين يا اجراء نموده اند؟ و سوالات ديگر كه نشان داده است ضعف هاي اجرايي و نداشتن برنامه ريزي مستمر همراه با آينده نگري درباره محيط زيست استان خوزستان وجود داشته است و كارنامه قابل قبولي از مديريت و اجرا را در عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست نشان نمي دهد. اگرچه با توجه به اهميت آميزه هاي ديني، آرمان هاي امام راحل قدس سره، تاكيدهاي مقام معظم رهبري و موضع صريح رياست جمهوري درباره فرهنگ نقد و انتقاد پذيري، اميد بر آن است كه زمينه براي تغيير نگرش و عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست وجود داشته باشد.

باران هاي مسموم نفع ديگر مردم خوزستان از صنعت نيشكر

۳۰۵ بازديد

باران  هاي مسموم نفع ديگر مردم خوزستان از صنعت نيشكر

دكتر سيدحسين فاضلي

نگاهي به زندگي مردم استان خوزستان نشان مي دهد كه مردم استان در طول سال با انواع دغدغه رواني-اجتماعي زندگي مي نمايند يك روز دغدغه ريزگردها، روز ديگر دغدغه باران خاكستر نيشكر، روز بعد كاهش كيفيت آب، و دغدغه هاي ديگر كه همگي تبعات و پيامدهاي متنوع خود را دارند. افزايش بيماري سرطان بر اساس عوامل محيطي نمونه اي از وجود فجايع زيست محيطي است كه گريبانگير مردم خوزستان است.

باران هاي مسموم دغدغه اي كه چندسالي گريبانگير مردم استان خوزستان شده است. باران هاي مسمومي كه با فرارسيدن اولين باران پاييزي، مراجعه هزاراني مردم به بيمارستان، بستري شدن در بيمارستان و حتي گزارش مرگ، را براي مردم استان به ارمغان داشته است.

معضلات مالي و هزينه هاي گران درماني بيماران حاصل از باران مسموم امسال و دغدغه هاي وجود تجهيزات لازم براي درمان در مراكز درماني، دو دغدغه اي كه درمان را بر مردم استان خوزستان در سال 1394 سخت نموده است. اگرچه به عنوان نمونه، اعلام شده بود كه هماهنگي براي پذيرش رايگان بيماران تنگي نفس كه در اثر آلودگي هوا به اين عارضه دچار شده اند، در تمام مراكز در حال انجام است.

اگرچه بارش باران مسمومي در پاييز 1392 و 1393 به عنوان علت تنگي نفس مطرح شده بود اما بعد از مدتي رد شد، امسال نيز مطرح نمودن آلرژي فصلي يا تنگي نفس به دليل باران از طرف بعضي از مسئولين جاي تامل را بر مي انگيزد. اگرچه تجارب تلخ ريزگردهاي چند ساله و شعارهاي عمل نشده سازمان حفاظت محيط زيست مانند "بسته حمايتي ريزگردها" نشان داده است كه كيفيت زندگي مردم استان خوزستان پايين تر از جايگاه حقيقي آن تصور مي شود.

عليرغم همه ابهامات موجود در مقوله باران هاي مسموم، سازمان حفاظت محيط زيست سوزاندن نيشكر و باران خاكستر را به عنوان يكي از چهار گزينه پيشنهادي مهم علل باران هاي مسموم مي داند. يعني نظر سازمان حفاظت محيط زيست بر اين است تا علت راهي شدن مردم استان خوزستان به بيمارستان ها و بستري شدن آنها را در بيمارستان در صنعت نيشكر بررسي نمود زيرا كه صنعت نيشكر از متهمان وجود چنين باران هاي مسموم است.

اگرچه مردم استان خوزستان تحفه هاي مانند باران خاكستر، بوي تعفن و شوري را از صنعت نيشكر  گرفته بودند ولي تحفه باران هاي مسمومي نيز را يكبار ديگر از صنعت نيشكر گرفتند.

در اين راستاء شركت نيشكر ضرورت دارد تا بجاي بررسي اتهامات ديگر شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان مانند شركت آب و نيروي ايران در ارتباط با سد گتوند، چاره اي براي خطرناك بودن فعاليت هاي آن شركت براي مردم عادي كه هيچ سهمي به جزء مخاطره انداختن زندگي آنها از شركت نيشكر نداشته است بنمايند.

اگرچه ترفند "بحث انحرافي"، ترفند موفقي كه شركت نيشكر از آن استفاده مي نمود و هم راستاء با عدم پذيرش فرهنگ اشتباه پذيري، به نتيجه اي بغير از نابودي محيط زيست استان خوزستان و به مخاطره اندختن زندگي مردم خوزستان ندارد. راستي توليد شكر با توجه به نابودي محيط زيست خوزستان و به مخاطره انداختن زندگي مردم به عنوان بالاترين سرمايه ملي كشور صرف اقتصادي دارد؟ توليد شكر براي مردم است يا به مخاطره انداختن زندگي مردم به قيمت توليد شكر؟ ابهاماتي كه صنعت نيشكر در كارنامه مديريتي و اجرايي به ثبت رسانده است.

اين نگراني ها و سوالات از رياست سازمان حفاظت محيط زيست وجود دارد كه راستي مردم استان خوزستان بعد  از فجايع غير قابل انكار زيست محيطي مانند سد گتوند، ريزگردها، باران خاكستر نيشكر و بوي تعفن نيشكر، و ديگر فجايع زيست محيطي مانند فاجعه باران هاي مسمومي چند ساله ، آيا بايد منتظر فاجعه زيست محيطي ديگري باشند؟ موضع چند ساله سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به فعاليت شركت نيشكر چيست؟ و سوالات و نگراني ديگر كه تردد را در ذهن متضرر ديدگان از فعاليت هاي شركت نيشكر در قبال سازمان حفاظت محيط زيست ايجاد نموده است؟

اگرچه اين سوالات هميشه وجود دارند كه مسئولين از دولت هاي گذشته تا امروز نسبت به درخواست و حساسيت هاي مقام معظم رهبري درباره محيط زيست استان خوزستان چگونه اقدام كرده اند؟ آيا براي حفاظت محيط زيست خوزستان، قوانين جامع و لازم را آماده سازي، تدوين يا اجراء نموده اند؟ و سوالات ديگر كه نشان داده است ضعف هاي اجرايي و نداشتن برنامه ريزي مستمر همراه با آينده نگري درباره محيط زيست استان خوزستان وجود داشته است و كارنامه قابل قبولي از مديريت و اجرا را در عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست نشان نمي دهد. اگرچه با توجه به اهميت آميزه هاي ديني، آرمان هاي امام راحل قدس سره، تاكيدهاي مقام معظم رهبري و موضع صريح رياست جمهوري درباره فرهنگ نقد و انتقاد پذيري، اميد بر آن است كه زمينه براي تغيير نگرش و عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست وجود داشته باشد.

نفع مردم خوزستان از نيشكر بغير از خاكستر و بوي تعفن چه بوده است؟

۳۳۴ بازديد

نفع مردم خوزستان از نيشكر بغير از خاكستر و بوي تعفن چه بوده است؟

دكتر سيدحسين فاضلي

اينكه محيط زيست خوزستان در معرض نابودي توسط شركت هاي مخرب محيط زيست به نام پروژه هاي به ظاهر كارشناسي شده است و زندگي مردم استان خوزستان توسط شركت هاي مخرب محيط زيست در مخاطره است مقوله جديدي نيست و سال هاست كه مردم به اميد دولت جديد، صبوري مي نمايند. ولي هر بار به طريقي اميد مردم كمي تضعيف مي شود. به عنوان نمونه "بسته حمايتي ويژه ريزگردها" و اختصاص بودجه تعيين شده به عنوان فقط شعاري است كه مردم از زبان رياست سازمان حفاظت محيط زيست كشور در ذهن خود دارند. اگرچه انتظار مي رفت كه تاكيد و هشدار مقام معظم رهبري درباره حفاظت از محيط زيست مورد توجه قرار مي گرفت.

عدم عملكرد موفق سازمان حفاظت محيط زيست در حفاظت از محيط زيست خوزستان بارها توسط قانون گذاران هشدار داده شده بود و شكست سازمان حفاظت محيط زيست در برابر شركت هاي مخرب محيط زيست خوزستان از جمله شركت نيشكر مقوله جديدي نيست و سال هاست تبعات اين شكست گريبانگير مردم استان خوزستان را گرفته است. اگرچه تجارب تلخ گذشته مرتبط با نحوه نگرش دولتمردان به  معضلات زيست محيطي و از جمله تبعات زيست محيطي نيشكر نشان داده است كه محيط زيست خوزستان نتوانسته است جايگاه حقيقي خود را داشته باشند و تا زماني كه حيات آن رو به نابودي مي رفت يا واقعاً نابود مي شد و يا زنگ خطر آنها در رسانه ها منعكس مي شد، توجه دولتمردان را  به خود معطوف مي ساخت.

نگاهي به افزايش بيماري سرطان، كاهش كيفيت و كمبود آب و موارد ديگر به طور روزانه زندگي مردم استان خوزستان را تهديد مي نمايد و زندگي را براي آنها سخت تر و گرانتر نموده است. خريد آب هاي فيلتر شده يا دستگاه هاي فيلتر آبي به عنوان نمونه كوچكي از ترس و يقين مردم از آب ناسالم مي باشد كه در قبال تخريب محيط زيست استان توسط صنايع، پروژها مختلف و ديگر آلاينده ها به آنها منتقل شده است.

عليرغم تمام مخاطرات زيست محيطي استان خوزستان و به مخاطره انداختن زندگي مردم خوزستان، تبعات و پيامدهاي هاي زيست محيطي و اجتماعي نيشكر در استان خوزستان، با گذشت زمان گسترش و عميق بيشتري مي يابند و گاهي ابعاد بين المللي به خود مي گيرد و حدود دو دهه است كه مردم خوزستان با تبعات و پيامدهاي زيست‌محيطي و اجتماعي ناشي از طرح توسعه نيشكر دست به گريبان هستند

اگرچه تاكيد مقام معظم رهبري "از اين پس مردم بايد قضاوت كنند كه كدام دستگاهها به وظيفه خود براي حفظ محيط زيست عمل مي كنند و كدام دستگاهها براي حفظ محيط زيست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمي دهند" زنگ بيداري براي مردم است كه مردم بايد به طرف حفاظت از محيط زيست گام جدي بردارند و به عنوان هميار دولت، از خدمتگذار خود يعني دولت بخواهند كه تمام پروژه هاي خود را در استاي حفاظت محيط زيست تصويب و اجراء يا از پروژه هاي غير كارشناسي تصويب شده يا در حال اجراء جلوگيري نمايد.

باران خاكستر و بوي تعفن نيشكر به عنوان نمونه هاي بارز ارمغان فعاليت هاي شركت نيشكر براي مردم خوزستان است. حال اين سوالات پيش مي آيد كه به چه گناهي مردم استان خوزستان بايد تبعات شركت نيشكر را تحمل نمايند؟  اگر هدف از انجام هر پروژه ملي، ارتقاء وضعيت زندگي مردم است، چرا اين پروژه زندگي را براي مردم استان خوزستان سخت نموده است؟  شركت نيشكر براي حل مشكل خاكستر و بوي تعفن چه نموده است؟ چرا معضل بوي تعفن نيشكر هيچ وقت حل نمي شود؟ چرا هيچ اقدام اساسي در زمينه برخورد قانوني با باران خاكستر نيشكر انجام نمي گيرد؟ چرا عليرغم اينكه نيشكر همچنان صنعت آلاينده محيط زيست خوزستان است، تحت برخورد قانوني جدي از طرف مراجع ذيصلاح قرار نمي گيرد؟ و سوالات ديگري كه همچنان به عنوان ابهامات در ذهن مردم شكل گرفته است.

صنعت نيشكر كه كه به عنوان يكي از بزرگترين مخرب ها و تهديد كننده هاي محيط زيست استان خوزستان مي باشد از طرق مختلف آلايندگي زندگي مردم استان خوزستان را به مخاطره مي اندازد و متاسفانه به جاي قبول نمودن آلايندگي و تخريب محيط زيست استان خوزستان توسط شركت نيشكر، هميشه فعاليت صنعت نيشكر به عنوان حامي محيط زيست از طرف آن شركت معرفي مي شود. حال اين سوالات پيش مي آيند پس اين باران خاكستر نيشكري كه بروي مردم استان خوزستان مي بارد، آيا به عنوان چالش زيست محيطي نيست؟ آيا اين بوي تعفن نيشكر كه مردم استان خوزستان را آزار مي دهد، نمي تواند به عنوان چالش زيست محيطي حساب شوند؟

اگرچه مقوله آلايندگي نيشكر به خاكستر نيشكر و بوي تعفن خلاصه نمي شود و روز به روز ابعاد پيچيده و حتي بين المللي پيدا نموده است. حال اين ابهامات پيش مي آيند كه چرا عليرغم اينكه نيشكر همچنان صنعت آلاينده محيط زيست خوزستان است، تحت برخورد قانوني جدي از طرف مراجع ذيصلاح قرار نمي گيرد؟ چرا حمايت لازم از كشاورزان در برابر حقوق ضايع شده آن توسط صنعت نيشكر نمي شود؟ چرا كشاورزي و از جمله نخيلات(با توجه به اهمييت آن) بايد در برابر صنعت نيشكر نابود شود؟ توليد شكر از طريق صنعت نيشكر در كشور با توجه به معضلات پيش آمده، آيا صرف اقتصادي دارد؟چرا هيچ اقدام اساسي در زمينه برخورد قانوني با باران خاكستر نيشكر انجام نمي گيرد؟ چرا معضل بوي تعفن نيشكر هيچ وقت حل نمي شود؟ و سوالات ديگري كه همچنان به عنوان ابهامات در ذهن مردم شكل گرفته است.

نمونه بارز كه نياز به نگرش دارد اين است مقدار مصرف آب شركت نيشكر است كه بطور مستقيم بر كيفيت آب و نوع زندگي آنها و حتي محصولات كشاورزي از جمله نخيلات تاثير منفي داشته است. اگرچه مقوله پساب هاي شور نيشكر روي منابع آب زيرزميني و سطحي تاثير  و تشديد شوري آب از مهمترين مخاطرات  زندگي مردم خوزستان بوده است كه مورد بي توجهي و بي مهري قرار گرفته است.

اگرچه ترفند شركت نيشكر تحت عنوان اعلام توليد اكسيژن توسط نيشكر، توليد بيشتر شكر و موارد ديگر دليلي بر چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي ايجاد شده توسط آن شركت نمي باشد و به نوعي راهكاري براي وانمودن به صيانت شركت نيشكر بوده است زيرا كه توجه به توليد اكسيژن در قبال اعلام عدم اجتناب ناپذير بودن توليد باران خاكستر نيشكر  بر روي مردم استان خوزستان، نياز به تامل عميق دارد يا مصرف بيش حد آب تعيين شده توسط نيشكر در قبال ريختن زه آب نيشكر در تالاب ها نياز به تامل دارد. در حقيقت شركت نيشكر، چالش هاي زيست محيطي خود را غير قابل اجتناب مي داند و به ظاهر فوايد نيشكر را وسيله اي براي صيانت مي داند.

مورد قابل توجه، منطق عجيب شركت نيشكر دارد كه آن را وسيله اي براي صيانت از آلايندگي شركت استفاده مي نمايد يعني اعلام اتهامات ديگر صنايع براي وانمودن صيانت شركت نيشكر است. به طور مثال شركت توسعه نيشكر ادعا مي  نمايد كه آيا چاه هاي نفت موجود در خوزستان آلاينده نيستند و گاز آلوده ندارند، صنايع فولاد خوزستان مگر آلودگي ايجاد نمي كند، فقط ما هستيم كه آلاينده ايم؟

تجارب تلخ گذشته محيط زيست خوزستان و عملكرد ناموفق سازمان حفاظت محيط زيست نشان داده است كه كه سازمان حفاظت محيط زيست به تنهايي نمي تواند اقدامات لازم را در برابر شركت نيشكر انجام دهد و نياز به اراده فراتر  دارد.

سمينار علمي بررسي تبعات زيست محيطي- اجتماعي صنعت نيشكر در خوزستان

۵۴۹ بازديد

سمينار علمي بررسي تبعات زيست محيطي- اجتماعي صنعت نيشكر در خوزستان

آنچه كه امروز در استان خوزستان  شاهد آن هستيم وجود انواع تبعات مختلف زيست محيطي و اجتماعي مرتبط با سد گتوند، صنعت نيشكر، نابودي تالاب هاي هورالعظيم و شادگان و موارد ديگر كه هر كدام به نحوي داراي متضررين و شاكيان حقيقي و حقوقي هستند.

 

بررسي اخبار نشان مي دهد كه نيشكر به عنوان مقوله خبرساز بوده است و تناقض در فعاليت هاي زيست محيطي شركت نيشكر در خوزستان نياز به بررسي و پيگيري دقيق جهت روشن شدن ابهامات آن شركت دارد. به عنوان مثال دودهاي مزارع نيشكر در برابر سبز ناميدن صنعت نيشكر و توليد اكسيژن توسط نيشكر، كم نمودن كيفي آب و تبعات آن(از جمله متضرر نمودن كشاورزان) در خوزستان توسط صنعت نيشكر در برابر  وانمودن خدمت به منابع آبي خوزستان توسط آن شركت، به مخاطره انداختن زندگي مردم از طريق تبعات زيست محيطي و اجتناعي در براير اعلام اشتغال زايي شركت نيشكر و موارد ديگر كه باعث شده با گذشت زمان تبعات زيست محيطي و اجتماعي اين طرح گسترش و عميق بيشتري يابد و گاهي ابعاد بين المللي به خود گيرد.

حال اين سوالات پيش مي آيند كه چرا عليرغم اينكه نيشكر همچنان صنعت آلاينده محيط زيست خوزستان است، تحت برخورد قانوني جدي از طرف مراجع ذيصلاح قرار نمي گيرد؟ چرا هيچ اقدام اساسي در زمينه برخورد قانوني با باران خاكستر نيشكر انجام نمي گيرد؟ چرا معضل بوي تعفن نيشكر هيچ وقت حل نمي شود؟ و سوالات ديگري كه همچنان به عنوان ابهامات در ذهن مردم شكل گرفته است.

نگاهي به آمارهاي تلخي كه اين روزها درباره محيط زيست استان خوزستان ارائه مي گردد، گوياي ضعف هاي اجرايي و نداشتن برنامه ريزي مستمر همراه با آينده نگري درباره آورگي زيست محيطي كه نيشكر براي مردم استان خوزستان بوجود آورده است مي باشد .

اگرچه تجارب تلخ گذشته مرتبط با نحوه نگرش دولتمردان به  معضلات زيست محيطي و از جمله تبعات زيست محيطي نيشكر نشان داده است كه محيط زيست خوزستان نتوانسته است جايگاه حقيقي خود را داشته باشند و تا زماني كه حيات آن رو به نابودي مي رفت يا واقعاً نابود مي شد و يا زنگ خطر آنها در رسانه ها منعكس مي شد، توجه دولتمردان را  به خود معطوف مي ساخت.

اگرچه تاكيد مقام معظم رهبري "از اين پس مردم بايد قضاوت كنند كه كدام دستگاهها به وظيفه خود براي حفظ محيط زيست عمل مي كنند و كدام دستگاهها براي حفظ محيط زيست، تلاش و اقدام لازم را انجام نمي دهند" زنگ بيداري براي مردم است كه مردم بايد به طرف حفاظت از محيط زيست گام جدي بردارند و به عنوان هميار دولت، از خدمتگذار خود يعني دولت بخواهند كه تمام پروژه هاي خود را در استاي حفاظت محيط زيست تصويب و اجراء يا از پروژه هاي غير كارشناسي تصويب شده يا در حال اجراء جلوگيري نمايد.

باران خاكستر و بوي تعفن نيشكر به عنوان نمونه هاي بارز ارمغان فعاليت هاي شركت نيشكر براي مردم خوزستان است. حال اين سوال پيش مي آيد كه به چه گناهي مردم استان خوزستان بايد تبعات شركت نيشكر را تحمل نمايند؟  اگر هدف از انجام هر پروژه ملي، ارتقاء وضعيت زندگي مردم است، چرا اين پروژه زندگي را براي مردم استان خوزستان سخت نموده است؟  شركت نيشكر براي حل مشكل خاكستر و بوي تعفن چه نموده است؟

اما معضل شركت نيشكر از خاكستر و بوي تعفن شروع مي شود ولي به ابهاماتي بزرگ مي رسد كه نياز به بررسي علمي دارند. اگرچه هميشه شركت نيشكر به دنبال ارائه گزارش آماري از توليد شكر، عنوان كردن كمربند سبز نيشكر و موارد ديگر به عنوان صيانتي بر فعاليت هاي خود بوده است. حال اين سوال ها پيش مي آيد كه آمار توليد بيشتر شكر به چه قيمتي است( به قيمت به مخاطره انداختن زندگي مردم خوزستان)؟ چرا  زندگي مردم استان خوزستان به ازاء توليد بيشتر شكر بايد به خطر بيافتد؟ نفع مردم خوزستان از توليد بيشتر شكر بغير از به مخاطره افتادن زندگي آنها چه بوده است؟ و سوالات ديگر كه ابهاماتي را بروي پيش ما مطرح مي كنند كه نياز است همانند سد گتوند، اقدامات لازم براي پيگيري آنها انجام گردد.

در اين راستاء، سمينار علمي بررسي تبعات زيست محيطي- اجتماعي صنعت نيشكر در خوزستان به عنوان يكي از پيش نشست هاي دومين كنفرانس ملي رودخانه كارون است كه با هدف بررسي چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي صنعت نيشكر در استان خوزستان برگزار خواهد شد. اگر چه هم صحبتي با كشاورزان استان خوزستان نشان مي دهد كه مقوله نيشكر ابعاد قضائي دارد كه نياز است آگاهي سازي لازم كشاورزان در قبال حقوق خودشان و نحوه پيگيري  آن انجام گيرد تا كشاورزان بتوانند نسبت به آشنايي و پيگيري حقوق خود اقدام نمايند.

اگرچه حمايت لازم سازمان جهادكشاورزي خوزستان و تشكل هاي كشاورزي در جهت حفظ حقوق كشاورزان و پيگيري هر نوع حقوق ضايعه شده امري كه نبايد منكر آن شد و نياز است موضع سازمان جهادكشاورزي خوزستان و تشكل هاي كشاورزي نسبت به حمايت از هر نوع حقوق ضايع شده آتي و در گذشته كشاورزان توسط شركت نيشكر  مشخص و اعلام گردد زيرا كه كشاورزي فقط كاشت نيشكر نيست و كشاورزان به غير از كشاورزي راهكاري براي امرار معاش و زندگي ندارند. اگرچه به مخاطره انداختن زندگي كشاورزان به عنوان بالاترين سرمايه ملي كشور توسط شركت نيشكر، زنگ هشدار مجدد براي توجه دولتمردان به معضلات زيست محيطي – اجتماعي پروژه هاي غير كارشناسي در خوزستان و به مخاطره انداختن زندگي مردم خوزستان مي باشد.

در اين سمينار، اساتيد دانشگاه، مديران ادارت و نمايندگان استان خوزستان در مجلس شوراي اسلامي به سخنراني مي پردازند. سمينار مذكور مورخ 28 آبان ماه 1394 توسط مؤسسه پژوهشگران انديشمند در اهواز  برگزار مي گردد. اساتيد دانشگاه، پژوهشگران و مديران و  نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و ادارات و سازمان ها از شركت كنندگان در اين سمينار مي باشند.

 

از آغاز طرح نيشكر تا پيامدهاي تخريبي زيست محيطي خوزستان

۳۷۲ بازديد

از آغاز طرح نيشكر تا پيامدهاي تخريبي زيست محيطي خوزستان

پرفسور حسين صدقي

(پروفسور حسين صدقي اولين فرد ايراني است كه دكتراي تخصصي در رشته هيدرولوژي مهندسي را گرفت و  بنيان گذار دانشكده علوم آب دانشگاه شهيد چمران اهواز كه به عنوان قطب آب ايران از آن ياد مي شود است. عمده اساتيد، پژوهشگران و دانشمندان  به نام  ايران در حيطه آب از دانشجويان ايشان هستند.)

 

جنگ تحميلى تمام شده بود و ما در دانشگاه جندى شاپور (شهيد چمران) پس از فراغت از درگيري هاى متعدد مستقيم و غير مستقيم مرتبط با دفاع مقدس برنامه هاى اجراى دوره هاى تحصيلات تكميلى را در برنامه داشتيم.

در زمستان ١٣٦٨ اينجانب به عنوان استاد هيدرولوژي و مدير گروه آبيارى و آبادانى در دانشكده كشاورزى در جريان برنامه طرحى تحت عنوان توسعه نيشكر و صنايع جنبى در چارچوب پروژه هاى عمرانى بازسازى خوزستان از طرف وزارت كشاورزى قرار گرفتم. اين طرح قبل از انقلاب از طرف صندوق توسعه نيشكر مطرح و به دلايلى كه ما ازآن بي اطلاع بوديم در رژيم گذشته كنار گذاشته شده بود.

طرح مزبور شامل افزايش ٨٦ هزارهكتار به ٣٠ هزار هكتاركشت نيشكر موجود در دو منطقه هفت تپه و گتوند به ترتيب در اراضى آبخور دز و كارون ، توزيع شده در شش پروژه در شمال و جنوب اهواز كه در هر يك توليد شكر و توليدات جنبى از قبيل چوب، كاغذ، غذاى دام و غيره گنجانيده شده بود.

مخالفت هايى با اجراى اين طرح در همان زمان اتفاق افتاد و اينجانب و دو نفر از همكاران گروه زراعت و دامپروري دانشكده و نيز يكى از اساتيد دانشكده مديريت يكي از دانشگاه هاى تهران بعنوان مخالف طرح براي مصاحبه اى كه در ديماه ١٣٦٨ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد دعوت شديم.

جو سنگينى از طرف پيشنهاد دهندگان و مسؤلين وقت وزارت كشاورزى بر فضاى بحث در مورد اين طرح حاكم شده بود و با اين كه بعد ها مسجل شد كه رييس جمهور وقت نظر مساعدى با طرح نداشته اند بانيان آن را از سوى ايشان بعنوان شاه بيت طرح هاى بازسازى خسارات جنگ معرفى كرده بودند.

اينجانب تحت تأثير تبليغات اين گروه كه بعد ها سو، نيات آن ها به دفعات در طول زمان آشكارشد بدون معرفى خود نظراتم را بيان كردم و اظهار داشتم كه اجراي اين طرح با توجه به وضعيت منابع آب خوزستان امكان پذير نيست و توصيه نمى شود و همكاران ديگر مرتبط با تخصص خودشان مخالفتشان را با اجراى اين طرح اعلام داشتند.

در اين  مرحله من خود را بيش از اين وارد جريانات نكردم تا اين كه شايعاتى مبنى بر واگذارى مطالعات مرحله اول اين طرح درقالب شش پروژه مستقل تحت شرايط مشكوكى به مهندسين مشاور آن زمان به گوش رسيد و يك كمپين تبليغاتى وسيع بخصوص از طرف مسؤلين رده بالاى وزارت كشاورزى وعمدتأ معاون كشت و صنعت اين وزارتخانه راه اندازى شد.

پس از حصول اطمينان از جدى شدن برنامه مطالعات طرح و حتى انعقاد قراردادهايى با برخي مهندسين مشاور معتبر و متوسط الحال، ما به فكر افتاديم تا اقدامات عملى مقابله با اين طرح را آغاز كنيم و رسالت خود را بعنوان يك مؤسسه معتبر علمى محلى كه خوزستان و منابع و شرايط طبيعى اش را خوب و يا حداقل بهتر از آن ها كه تا آن زمان پايشان به خوزستان نرسيده بود مى شناسد انجام دهد و خود را از بدنامى هاى ناشى از پذيرش چنين طرح خطرناكى براى آينده خوزستان برهاند و بره وار در مقابل چنان خيانتى به مردمى كه تازه از زير جنگى طولانى رهايى مى يافتند سكوت نكند.

قرار شد كه با يك شيوه كاملأ علمى نظر علما و متخصصين كشاورزي و منابع طبيعى كشور را از دو طرف در كنار نظر مجريان اين طرح در معرض مقابله علمى قرار دهيم تا شايد از اين طريق بتوان به يك توافق مطلوب در تصميم گيرى دست يافت و طرح توسعه نيشكر در خوزستان را كلأ ملغى و يا حسب شرايط تعديل نمود.

وزارت كشاورزى بلافاصله نسبت به اين تصميم عكس العمل نشان داد و در بهمن يا اسفند ١٣٧٠ خود همايشى متشكل از مشاورين طرح و موافقان آن را در هفت تپه گرد هم آورد و مارا نيز براى ارعاب و پشيمان كردن از برگزلري سمينار به مشاركت و ارائه مقاله دعوت نمود كه ما شرط حضور را برگزارى سمينار دانشگاه قبل از هر چيز ديگر اعلام كرديم.

سمينار ما تحت عنوان توليد شكر از محصولات مختلف در خوزستان در اسفند ١٣٧٠ در دانشكده كشاورزى با مشاركت دانشگاهيان و مسئولين و مشاورين طرح توسعه نيشكر شروع بكار كرد.

مقاله كليدى ما تحت عنوان ارائه الگوي كشت جايگزين نيشكر در استان خوزستان توسط اينجانب و همكارم دكتر كاشاني از گروه زراعت ارائه گرديد و به سئوالات مطرح شده پاسخ داده شد. دراين مقاله به محدوديت هاى كمى و كيفى منابع آب خوزستان اشاره شده بود و باتوجه به دو پروژه موجود ده هزار هكتارى هفت تپه در اراضى آبخور رودخانه و سد دز و پروژه بيست هزا هكتاري گتوند در اراضى آبخور رودخانه كارون و سد كارون يك كه شرايط عملكرد مطلوبى نداشتند يك الگو ى كشت توليد قند و علوفه و گندم متكي بر مصرف آب عمدتأ زمستانه معادل حدود سي درصد مصرف نيشكر و بدون هيچگونه تبعات زيست محيطى منفي پيشنهاد گرديد.

اسناد و مدارك و متون مقالات اين سمينار كه در آن زمان تحويل مقامات وزارت كشاورزى، استاندارى خوزستان و حتى مقامات امنيتى استان نيز شد در آرشيو علمى دانشگاه شهيد چمران  وجود دارد.

در نهايت نه مستندات علمى اين سمينار و نه مطالب خيرخواهانه اى كه در جرايد آن زمان براى جلب توجه مسؤلين وزارت كشاورزى به پيامد هاى شوم اجراى اين طرح براى خوزستان و ايران هيچگونه توجهى نشد و طرح با شعارهاى توليد شكر و مواد جانبى در ابعاد و در مهلت هايى كه بارها دچار تعويق و شكست شد و در نهايت هيچوقت تحقق پيدا نكرد به اجرا در آمد.

تأمين آب مورد نياز طرح براساس ٥٠ درصد آب برگشتى از آبياري سطوح زير كشت به رودخانه صورت گرفت كه به دلايلى كه در سمينار اسفند 1370 گفته بوديم هيچوقت تحقق پيدا نكرد و آب برگشتى از اراضى زير كشت نيشكر درعمل تبديل به سم مهلكى براى حيات مردم خوزستان شد و تا كنون خسارات جانى و مالى آن در دشت خوزستان غير قابل برآورد بوده است.

اين بلاى خانمان سوز تا زمانى كه صدها هكتار اراضى در انحصاركشت اين تك محصول باقى بماند  ادامه خواهد يافت و لطمات جبران ناپذير خود را بر جان و مال مردم اين استان وارد خواهد كرد.

از تبعات دردآور ديگر اين طرح  آماده سازى ده ها هزار هكتار اراضى شور كلاس هاى ٤ و ٥ استان از طريق آبشويى براى كشت نيشكر بود . ميليارد متر مكعب آب شيرين رودخانه ها برروى اراضى شور و قليايى سرازير شد و نمك استخراج شده توسط اين عمليات وارد رودخانه و از آن جا به هورالعظيم و اروند رود منتقل شد كه مورد اعتراض و شكايت حكومت عراق قرار گرفت. با طرح شكايت و رأى داورى بين المللى به توقف آلودگى مناطق مورد ادعاى عراق دست اندركاران طرح نيشكر در يك اقدام غير مسئولانه زه آب هاى ناشى از نمك كشى از خاك هاى شور يا به عبارتى نمك محلول آلوده را به تالاب شادگان در حساس ترين ناحيه استان خوزستان هدايت كردند.

انجام چنين اقدامى كه نمي دانم چه اسمى مى توان بر آن نهاد تيرخلاص را بر مغز جلگه حاصلخيز خوزستان خالى كرد.

تالاب شادگان رفته رفته به معدن نمك تبديل شد كه مسئوليت نمك پاشى بر جسم زخمى استان را به عهده گرفت.

طرح نيشكر از اين به بعد از اعماق خاك هاى شور و قليايى به كمك آب هاى سطحى شيرين كه موجب تلطيف عمومى فضاى زيست محيطى سرزمين مي شد نمك خالص استخراج و آن را در منطقه در معرض بادها و در تالاب آب شيرين انبار مى كرد و از جريان هاى هوا براى پاشيدن نمك بر كل سطح خوزستان بهره مى گرفت.

شگفتا كه لحظه اى به فكر مبتكران نابودى اين استان خطور نكرد كه چگونه با هزينه سرمايه هاى ملى در ابعاد غير قابل تصور ماشين نمك پاشى بر خوزستان و شايد بخش وسيعى از سرزمين ايران رابه چرخ انداخته اند و پيامد هاى شوم چنين حركتى چه مي تواند باشد.

امروز ديگر چه كسى از تبعات شوم اين اقدامات بى خبر است و بازگشت املاح را به همراه سم و كود درآب هاى زهكشى شده اراضى كشاورزى  كه عمدتأ زير كشت خود نيشكر است نمى بيند. چه كسى متوجه نيست كه فاضلاب هاى صنعتى و شهرى با ورود تدريجى در طول مسير رودخانه كار را تمام مى كنند و ديگر لجن جاى آب سالم طبيعى را مى گيرد.

مساحاتى بالغ بر سى هزار هكتار كشت نيشكر در ورودى دو شاخه دز و كارون حتى در زمانى كه فقط دو سد دز و كارون ١ رود كارون بزرگ را در بالا دست خوزستان كنترل مى كردند فشار فزاينده اى را بر كميت و كيفيت رودخانه كارون در عبور از دشت خوزستان و الحاق به خليج فارس در بين النهرين تحميل مى كرد و هشدار هاى زيست محيطى بين المللى در مورد نابودى اين منطقه كه تحت تآثير دستكارى هاى جدى دجله و فرات در كشورهاى بهره بردار قرار داشت درهمان سال هاى دهه هفتاد ميلادى آغاز شده بود.

در چنان شرايطى چه عقل سليمى مى توانست بپذيرد كه در دشت خوزستان تنها حدود صد هزار هكتار اضافه اراضى به كشت تك محصولى كه بيشترين نياز آب را دارد و حساس ترين گياه به شورى است اختصاص داده شود در حالى كه با رشد جمعيت و در پايان يك جنگ هشت ساله از يك طرف زير ساخت ها لطمه ديده و از طرف ديگر نياز به آب بيشتر براى ساير مؤلفه هاى مصرف ملى افزايش يافته است.

پروژه ها با ولع لجام گسيخته به اجرا در آمدند و تخريب ها و شكست ها با تزريق احجام بى حساب و كتاب پول مخفى نگه داشته شدند، درحالى كه تخريب طبيعت ديگر نمى توانست پنهان بماند.

مردم ابتدا در منتهى اليه دشت يعنى خرمشهر و آبادان با مشكل آب شرب مواجه شدند، لوله كشى ها شروع شد ولى با توسعه بحران به مناطق شمالى ديگر اين اقدامات در حد مسكن هم عمل نكرد و بحران محدود به آب نماند و دامن نخلستان ها و ساير مؤلفه هاى صنعت و كشاورزى و شرب را هم گرفت.

در اين ميان يك رخداد ديگر كه شايد در شرايط مناسب مى توانست كمكى براى خوزستان باشد بلاى جان شد. احداث سدهاى زنجيره اى روى شريان هاى حياتى اين استان اعم از كرخه، دز، كارون، مارون و همه  فضاى خفقان آورى به لحاظ منابع آب براى جلگه خوزستان كه بهره گير غالب اين آب ها در سيستم عمومى توليد آب بود ايجاد نمود.

ورود سيلاب هاى شستشو دهنده خاك و هوا را قطع كرد، بر رژيم كمى و كيفى جريان هاى طبيعى آب به دشت اثرات منفى معنى دار گذاشت و بهمراه دستكارى هاى مناطق توليد آب در حوضه هاى آبريز براى انتقال آب بين حوضه اى روز به روز بر ابعاد بحران هاى پى در پى افزوده شد.

آخر اين شور بختى ها، هدايت رودخانه كارون به داخل مخزن تبديل آب شيرين به نمك در ورودي اين رودخانه به دشت خوزستان با احداث سد گتوند است.

زبان از بيان ابعاد خسارات مترتب بر اين پروژه براى سرزمين ايران قاصر است، اين ديگر يك فاجعه و بلاى ملى است كه دير يا زود اثرات شوم خود را به منصه ظهور خواهد گذاشت.

اگر خوزستان را در رديف شماره يك صف قربانيان اين فاجعه بشمار آوريم خطا نكرده ايم چراكه مى تواند بيمارى تلقى شود كه تنها داروى نجات بخشش دقيقأ به سم آلوده شده است. سم مهلكى كه متدرجأ بيمار را به عوارض بيشمار جنبى مبتلا مى كند قبل از آن كه او را از هستى ساقط كند.

اى كاش من روايتگر اين داستان درد ناك براى سرزمينى كه عمرم را براى سرافرازى او صرف كرده ام نبودم ولى آن چه بيان شد شرح همه ابعاد فاجعه نيست.

از همه مى خواهم كه  فقط به جبران خسارات فكر كنيم و همگان در چارچوب هاى ممكن به نجات كشور بياندشيم.

وضعيت كشت و صنعت هاي نيشكر در خوزستان

۳۱۸ بازديد

وضعيت كشت و صنعت هاي نيشكر در خوزستان

دكتر محمد جعفر بهتاش

(دكتر محمد جعفر بهتاش، استاد تمام و بازنشسته دانشگاه شهيد چمران اهواز و از متخصصان و صاحبنظران به نام كشور در حوزه اقتصاد كشاورزي است.)

 

از اولين لحظه تصميم گيري در راستاي ايجاد شركت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي تا اكنون، همواره اين شركت ها در حال چالش و مبارزه براي ماندن و بهتر شدن بوده اند.

بديهي است كه شالوده ابتدايي چنين طرح هاي عظيم و زيربنائي نيازمند رعايت بسياري از اصول علمي، عملي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي است كه اگر اينگونه نگردد، عمدتاً چنين كوشش هايي مثمرثمر نبوده و يا كارآئي و ثمره بخشي مورد نظر را نخواهد داشت.

معمولاً اجراي طرح هاي توسعه اي و زيربنائي و بخصوص كشاورزي دستخوش بسياري از عوامل وابسته و غير وابسته مي گردند كه عموماً در نگاه هاي اوليه يا ناديده مانده اند و يا كم اهميت تلقي گرديده اند. بهمين دليل و به مرور زمان هرچه از عمر اجرائي اينگونه طرح ها بيشتر سپري مي گردد، آثار و تبعات اينگونه عوامل بيشتر ظاهر گرديده و موجب بروز مشكلات و عوامل ناخواسته اي مي شوند و طرح هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي نيز عليرغم جايگاه توجه به آنها و موفقيت هاي نسبي اوليه از اين قاعده مستثني نيستند.

براين اساس و صرفاً به جهت بررسي وضعيت شركت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي، به برخي از مهمترين عوامل دروني(سر منشاء آنها در درون شركت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي است) و عوامل بيروني(از خارج از شركت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي تاثير گذارند) موثر بر فعاليت هاي شركت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي اشاره مي شود. اگرچه اين عوامل تمامي عوامل نيستند.

الف) عدم تطابق نياز آبي نيشكر با پتانسيل هاي منابع آبي منطقه

ميزان آب برداشتي شركت هاي نيشكر از آبرهه هاي استان خوزستان موجب ايجاد اختلال در سهميه آب براي ساير واحدهاي كشاورزي كلان و خرد دولتي و غير دولتي موجود در منطقه گرديده است و بديهي است كه مسائل و مشكلات فراواني را براي الگوي كشت و فعاليت ساير واحدهاي كشاورزي ايجاد نموده است.

در مورد طرح هاي توسعه نيشكر، اصولاً آنچنان كه بايد و شايد، طرح هاي توسعه نيشكر نتوانسته اند به دلايل متعدد با برنامه هاي سازمان آب و برق به عنوان متولي وضعيت آب در خوزستان منطبق گردند.

ب) تبعات و پيامدهاي ناشي از چالش هاي زيست محيطي نيشكر

در مواقعي كه بقاياي نيشكر به آتش كشيده مي شود، دود بسيار غليظ، سمي  و سياهي تا تا شعاع چند كيلومتري در منطقه گسترده شده و موجب آلودگي هوا و مشكلات تنفسي براي شهروندان شهرهاي مجاور و يا روستائيان ايجاد مي گردد. اين موضوع سال ها  است كه در استان خوزستان جريان داشته است و مسئولين كمتر به رفع آن اهتمام ورزيده اند. چنين فرايند توليدي شايد در ابتداء در ذهن و فكر تصميم گيرندگان اوليه هرگز جائي نداشته بود و يا اينقدر با اهميت تلقي نگرديده بود. ولي بهرحال با شروع به كار شركت هاي توسعه توسعه نيشكر و صنايع جانبي اين معضل زيست محيطي كماكان به قوت خويش باقي مانده و هر سال هزينه هاي بسيار گزافي را روي دست ساكنان منطقه به لحاظ بروز مشكلات تنفسي و ساير بيمارهاي وابسته مي گذارد.

معضل زيست محيطي ديگر، آبشوئي هاي بسيار عظيم و هزينه بر زمين هاي زراعي نيشكر بوده است كه باعث روان شدن انواع نمك و املاح غير مفيد در خاك و آب استان خوزستان شده است. نگاهي به آمار و ارقام EC خاك ها و  آب آشاميدني شهرهائي كه در معرض اين املاح و مواد شيميائي رها شده در آبراهه هاي موجود استان خوزستان قرار دارند به خوبي مويد اين معضل زيست محيطي بسيار نگران كننده است.

پ) وضعيت استخدامي نيروهاي انساني بومي و محلي در شركت هاي نيشكر

در آغاز فعاليت شركت هاي توسع نيشكر و صنايع جانبي، تاكيد فراوان بر ايجاد اشتغال براي نيروهاي تحصيل كرده، بومي و روستائيان موجود در منطقه وجود داشت، اما با گذشت زمان و به دلايل متفاوت، نيروهاي تحصيل كرده و فارغ التحصيل استان خوزستان و روستائيان موجود كمتر مشمول عنايت گرديده و فضاي بر روي نيروهاي متخصص و غير متخصص خارج از استان خوزستان باز گرديد.

بهرحال وضعيت موجود تلفيقي از نيروهاي كاري خوزستاني و غير خوزستاني است كه به دلايل متعدد نگراني در آينده و احساس عدم وجود زمينه براي جهش و پيشرفت بيشتر به لحاظ كاري، فني و حقوقي، دل نگران كننده و بدن هيچ شك و ترديدي راندمان كاري آنها تحت شعاع اين عوامل قرار دارد.

ت) عدم استفاده كافي و صحيح از كارشناسان و متخصصان بومي و محلي در طرح هاي نيشكر

متاسفانه و رفته رفته حركات و واكنش ها از طرف مسئولين شركت هاي نيشكر به گونه اي رقم خورد كه نه تنها موجب عدم رضايت متخصصان و دانشگاهيان منطقه گرديد بلكه به طور چشم گيري علاقه آنها به همكاري و شركت در اجراي طرح هاي نيشكر را تحت شعاع قرار داد.

از آن به بعد اين روند ادامه داشته است و البته در چند ساله اخير مسئولين اجرائي نيشكر تلاش داشته اند تا بار ديگر با دانشگاهيان و مراكز علمي و تحقيقاتي منطقه ارتباط حسنه برقرار نمايند.

ث) پائين بودن راندمان بهره وري از منابع و نهاده هاي موجود در شركت هاي نيشكر

پائين بودن راندمان نيروي كار، ماشين آلات، آب مصرفي، كود شيميائي، بذور، تكنيك هاي ضعيف علمي در كاشت، داشت و برداشت محصول و عدم توجه كافي به موضوع بازاريابي از عمده شقوق كلي ضعف و پائين بودن بهره وري در  جوامع جهان سوم است. با يك نگاه سطحي به ميزان توليدات كلي و عملكرد در كشت و صنعت هاي نيشكر، به وجود اين بهره وري در مقايسه با ساير كشورهاي صاحب نام در كشت نيشكر كاملاً روشن است.

ج) تغييرات مديريتي و رفتارهاي گوناگون مديران شركت هاي نيشكر

يكي از عوامل موفقيت در نائل شدن به اهداف از پيش تعيين شده هر سازمان، ثبات مديريتي است. اگر مديران يك سازمان به سرعت و پس از مدت زمان كوتاه تصدي پست تعويض گردند، بدون هيچ ترديدي امكان دست يابي به نتايج مثبت و دلخواه و اهداف از پيش تعيين شده وجود نخواهد داشت و مدير نمي تواند اصول علمي و عملي مديريت را در سازمان متبوعش به درستي پياده نمائيد. چنين وضعيت بي ثباتي در كشت و صنعت ها وجود دارد.

چ) مستهلك شدن ماشين آلات و عدم جايگزين بموقع آنها در شركت هاي نيشكر

از شروع به كار كشت و صنعت ها بيش از دو دهه است كه مي گذرد. بررسي هاي انجام شده مويد اين نكته است كه در بسياري از ماشين آلات  مورد استفاده در كشت و صنعت ها حتي فراتر از عمر مفيدشان خدمت كرده اند و راندمان و كارآئي آنها در انجام فعاليت هاي تهيه بستر، كاشت، داشت و برداشت نيشكر شدت كاهش يافته است. اين موضوع منجر به تحمل هزينه هاي بسيار زياد تعميراتي و نگهداري و بهره برداي شده كه بخش عمده اي از هزينه هاي كلي كشت و صنعت ها را تشكيل مي دهد.

ح) عدم سرمايه گذاري كافي و مناسب در كشت و صنعت نيشكر

اعداد و ارقام حاكي از سرمايه گذاري و اعتبارات بسيار اندك و ناچيز ساليانه است كه حتي تكاپوي هزينه هاي جاري و پيش پا افتاده بخش كشاورزي را پاسخگو نيست چه رسد به موضوعات زيربنائي و تحقيقاتي كه نيازمند سرمايه بسيار هنگفتي است. كشت و صنعت هاي نيشكر نيز از اين آسيب ها بي امان نمانده و نتوانسته اند از مزاياي اعتبارات و بودجه هاي لازم و كافي براي برطرف نمودن مشكلات و موانع توسعه اي خود بهره مند گردند.

خ) تاثير تغيير سياست هاي كلان در كشاورزي بروي توليدات نيشكر

هر برنامه توسعه نيازمند يك سياست كلان كاملاً روشن و همراه با اهداف كلي توسعه جامعه مي باشد. در چند ساله گذشته، بارها و بارها شاهد تغيير در سياست هاي كلان كشاورزي در كشور به همراه تغييرات ايجاد شده در فضاي مديريتي كلان بوده ايم. اينگونه تغيير و تحول ها هرگز منجر به انجام يك تجزيه و تحليل علمي و ساختاري از رفتارهاي منتج نشده و هر بار فقط به بيان مسائل و مشكلات اكتفاء شده است كه هرگز راه حل مناسبي ارائه نگرديده است.

بديهي است كه در چنين شرايطي، سياست هاي كشت و صنعت هاي نيشكر در خوزستان نيز دستخوش تغيير و تحول گرديده است و نتايج حاصل بخوبي حاكي از دور شدن آنها از اهداف از پيش تعيين شده است.

د) نبودن توازن و همكاري لازم بين سيستم پولي و بانكي كشور و شركت هاي نيشكر

كشت و صنعت هاي نيشكر از واحدهاي بسيار پيشرفته و مدرن كشاورزي هستند كه هيچگاه دستاوردهاي آنان و شرايط فعاليت و توليدشان نبايستي با واحدهاي كشاورزي خرده مقايسه شود. بنابراين ضروري است كه سيستم پولي و بانكي كشور براي همكاري لازم و مناسب با اين واحدهاي پيشرفته كشاورزي، برنامه مخصوص و جداگانه اي را به اجراء دربياورد كه موجب تسهيلات بهتر و سريعتر جهت رشد و توسعه اين واحدهاي مدرن كشاورزي گردد.

متاسفانه به دليل ماهيت اقتصادي و صرفاً سودآورانه مؤسسات اعتباري و بانك هاي كشور، اين همكاري لازم و مورد نياز به چشم نمي آيد و در پاره اي از مواقع نيز اگز تلاشي در اين زمينه صورت گرفته است در پيچ و خم معضلات اداري و مقرارتي و بوروكراسي حاكم بر بانك ها و سيستم پولي و اعتباري كشور محو گرديده و به جائي نرسيد است.

ذ) تلاقي وظايف و روشن نبودن جايگاه اصلي متوليان كشت وصنعت هاي نيشكر

مطابق قوانين و مقررات اجرائي و اساسنامه اوليه، فعاليت تمام كشت و صنعت هاي توسعه نيشكر زير نظر و در چاچوب قانوني و مقرراتي وزارت جهاد كشاورزي بايستي صورت گيرد. اما با توجه به ماهيت توليدي اينگونه واحدها و نياز مبرم آنها به فعاليت هاي همجوار و جانبي به همراه توليدات صرفاً زراعي نيشكر، معلوم مي گردد كه بسياري از ارگان ها و نهادهاي دولتي در اين راستاء مسئوليت داشته و پيروي از قوانين و مقررات نيشكر براي كشت و صنعت هاي نيشكر ضرورت دارد و از همان نقطه تداخل و تلاقي وظايف پيش آمده و بسياري از مشكلات كنوني كشت و صنعت ها را باعث مي گردد.

هرگونه خلل و عدم همكاري بين نهادهاي دخيل در امر توسعه نيشكر، باعث بروز مسائل و مشكلات عمده اي در انجام وظايف اين كشت و صنعت ها و نيل به اهداف آنها مي گردد.

ر) روشن نبودن وضعيت صادرات و واردات شكر باتوجه به توليدات كشت و صنعت ها

رعايت قوانين و مقررات صادرات و واردات از اهم وظايف هر توليد كننده محصولات كشاورزي و بخصوص محصول عمده اي مانند نيشكر و فراورده نهائي آن يعني نيشكر است.

بارها ديده شده است كه بخصوص در سال هاي زراعي خوب، توليد شكر بسيار قابل توجه و زياد انجام گرفته است به طوري كه تمام انبارهاي موجود آكنده از شكر توليد شده تا زير سقف خود بوده اند. اين نويد خوبي براي كشت و صنعت ها به جهت احتمال رسيدن به درآمد كافي و سود مورد نظر است.

اما متاسفانه اين وضعيت معمولاً مواجه با ورودي بي رويه كشتي هاي حامل شكر وارداتي است و بعبارت ديگر توليد كننده داخلي ياراي مقابله با قيمت هاي نسبتاً كمتر شكر وارداتي را ندارد.

ز) وجود مشكلات فرهنگي و اجتماعي منطقه و شركت هاي نيشكر

موضوعات فرهنگي و اجتماعي بسيار متنوع و درعين حال عمده و اساسي هستند. عدم توجه به موضوعات فرهنگي و اجتماعي در هر طرح و پروژه مي تواند لطمات جبران ناپذيري را به ماهيت اصلي و اجرائي طرح وارد نمايد كه برطرف نمودن آن سال ها وقت نيار دارد و هزينه هاي گزافي را مي طلبد. كشت و صنعت هاي توسعه نيشكر و صنايع جانبي نيز از اين قاعده مستثني نبوده اند و همواره در معرض آثار و تبعات مشكلات فرهنگي و اجتماعي قرار داشته اند.

به عنوان نمونه، تخريب زيربناها، سيستم هاي آبياري، عدم استفاده صحيح از ماشين آلات و بالاخره موضوع اشتغال كارگران بومي و محلي از ديگر معضلات فرهنگي و اجتماعي كشت و صنعت ها است كه در پاره از مواقع توانسته اند تاثير بسزائي در توليدات اينگونه واحدها داشته باشند.